مقابله با فرقه شیطان پرستی
کسانی که قصد نقد این فرقه را داشتهاند، بیشتر به تبلیغ این جریان دامن زدهاند؛ نه نقد و آسیبشناسی صحیح، علت این است که بیش از آنکه به ایدئولوژی شیطانگرایان بپردازند، به توضیح نمادها پرداختهاند و از قضا این همان کاری است که شیطانپرستان میخواهند، کسانی که قصد مبارزه با شیطانپرستی از طریق نمادها را دارند، باید در باب نمادها سه نکته اساسی را مورد توجه قرار دهند، غفلت از این سه امر، ممکن است به شناخت و تحلیل ناصواب این فرقه منجر شود و یا باعث ترویج ناخواسته آیین شیطانی شوند:
اول اینکه جریان شیطانی، بسیاری از نمادهایی را که در دیگر آیینها و مسلکها ریشه دارد، امروزه به سود خویش و در خدمت خود به کار گرفته است، بسیاری از نمادهایی که امروزه به نام شیطانپرستی مشهور شده، متعلق به جریان شیطانی نیست و آنها این نمادها را تصاحب کردهاند، هدف از این تردستی، اثبات ریشهدار بودن آیینشیطان پرستی و تثبیت آن و اعتماد بخشی به یاران شیطان است. پارهای از این نمادها در تمدنهای باستانی مصر و یونان ریشه دارد و بعضی دیگر متعلق به شرق است؛ هر چند جریان شیطانی محصول عرفان یهود و فراماسونری و نتیجه نامشروع این دو جریان است، جریان شیطانی، امروزه خود را آیینی برخوردار از سنتهای منحصر به فرد، نمادهای ویژه، مبانی مجزا و در یک کلمه، یک «جریان مستقل تاریخی» معرفی میکند.
دوم اینکه؛ نمادها لزوماً معنای واحد ندارند، علت این که فرهنگهای مختلف از همدیگر تأثیر پذیرفته اند و اقوام و ملتها، در تعامل با دیگر فرهنگها، دست به اقتباس زده و به سود خود، تغییراتی در محصولات دیگران ـ البته به نسبت آرمانها و ارزشهای بومی خود ـ دادهاند و به مرور این فرآورده جدید، نماد ارزشها و باورهای ایشان شده؛ بنابراین نمادها نه ریشه واحد دارند و نه معنای واحد.
سوم اینکه؛ چون نماد ابزاری قوی و نافذ است و چون برخورداری از نمادهای گویا و متنوع، قدرتی بیبدیل محسوب میشود، نسبت دادن نمادهای دیگر آیینها به شیطانپرستی، تلاش غیر مستقیم برای تبلیغ این مرام انحرافی و کمک ناخواسته به آن است؛ نمادهایی که امروزه در خدمت این جریان ضد دینی و ضد توحیدی ایفای نقش میکند؛ باید برای انتساب این جریان به عقبه سیاسی خود و فهم ریشهها و مبانی استکباری آن مورد توجه قرار گیرد؛ نه استقلال دادن به این جریان و در نتیجه تبلیغ و تثبیت آن. از سوی دیگر آنچه تاکنون مورد غفلت قرار گرفته، نگرشهای مؤسس این جریان در باب جهانبینی و هستی شناسی است، «آنتوان لاوی» که شخصیت مطرح جریان شیطانی است و سهم زیادی در پیریزی این بنای ضد دینی داشته است، افکارش را در کتاب مقدس شیطان پرستان مطرح کرده و تلاش دارد از حیث نرم افزاری این جریان را تقویت کرده و به مرز قبول نزدیک کند.