خاطره تلخ
به نام زیبایش سلام
این روزها خیلی درگیر نصب تجهیزات ...
اصلا ولش کن.. بگذار اصل مطلب را بگویم
آقا ، خسته نباشید
جانم بفرمایید
من یا یکی از دوستان شما در مورد عصرها که بیکار هستم کردم
...
از همین جا شروع شد
داستان زندگیش
ازدواج مجدد پدر و رفتن پدرش ...
خرج زندگی را دو برادری بر دوش میکشند
برادرش بیکار شده و خودش هم نگهبان تا ظهر
و حقوقش هم باورتان نمیشود اگر بگویم 700 تومان که 350 را شرکت برای بیمه از او کسر میکند...
دلم میخواست کمکی کنم... اما
ان الله مع الصابرین
شماره ی شرکت را دادم و گفتم تماس بگیر انشاالله جور شود...
اینهم داستان امروز ما..
راستی باورت میشود حقوق یکنفر در مملکت ما 350 تومن باشد؟