هرکه دارد هوس کرببلا، بسم الله
اول شعر تبرک شده با بسم الله
ابتدای همه مرثیهها: بسم الله
هرکه دارد به سرش شور و نوا بسم الله
هرکه دارد هوس کرببلا، بسم الله
دل ما را به سوی کرببلایت بکشان
بوی سیب حرمت را به مشامم برسان
اربعین آمده و گریه فراوان دارم
بعد چل روز ببین حال پریشان دارم
به لبم زمزمه و ذکر حسین جان دارم
چشم امید به دستان کریمان دارم
روزی اشک مرا در همه سال دهید
پر پرواز ندارم به منم بال دهید
گریه بر مرثیه زینب کبری خوب است
گریه بر ذریه حضرت زهرا خوب است
گریه بر تشنگی کودک و بابا خوب است
گریه بر فاجعه نیزه و سرها خوب است
باز هم گریهکن زینب کبری شدهام
اربعین آمده و عاشق و شیدا شدهام
کاروان اسرا سوی حرم آمده است
حضرت عالمه، بانوی کرم آمده است
با تنی زخمی و لبریز ورم آمده است
با دلی پر زغم و دیده نم آمده است
کاروان آمده، افسوس که آبآور نیست
قاسم و اصغر و شهزاده علیاکبر نیست
وادی کرببلا حال و هوایی شده است
بر سر قبر حسین، شور و نوایی شده است
کار زینب به خدا نوحهسرایی شده است
خاطرات سفرش باز تداعی شده است
ای برادر به خدا بعد تو غوغایی بود
بر سر رأس تو ای شاه چه دعوایی بود
دیدم از دور همه بال و پرت را بردند
دیدم از دور چگونه سپرت را بردند
شال بستهشده دور کمرت را بردند
ناگهان در دل گودال سرت را بردند
اشک میریزم و یاد غم عاشورایم
یاد غارت شدن روسری زنهایم