سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

طنز اعتکاف 91

    نظر

اعتکاف تموم شد...تبسم
معتکفی را پرسیدند چه احساسی داری؟گل تقدیم شما
گفت : احساس اصحاب کهف!نکته بین
گفتند چگونه؟گیج شدم
گفت سه روز در مسجد بودیم! تهوع‌آور
حال که بیرون آمدیم قیمت همه چیز 3برابر شده!خیلی خنده‌دار


شعر جدید یاس در مورد امتحانات

    نظر

شعر جدید یاس در مورد امتحانات
از چی بگم برات ؟
انتظار داری چه چیزی از جیب من در آد ؟
بجز کاغذ سفید پاره ؟
خب آره رفیق تقلب توشه ولی باخودکار سفید!مدرک داشتن
  تو هم مثل منی تو هم کم درد نداری ، درد اصلیت اینه که حس درسم نداری ...
من کسی نیستم با امتحان دردم بگیره ولی این نمره ها رو کی میخواد گردن بگیره!خیلی خنده‌دار
تقدیم به بچه های نابودپوزخند


اون موقعها فیس بوک نبود

    نظر

شما یادتون نمیاد،
تو دبستان زنگ تفریح که تموم می شد مامورای آبخوری دیگه نمی ذاشتن… آب بخوریم
شما یادتون نمیاد،
شبا بیشتر از ساعت 12 تلویزیون برنامه نداشت سر ساعت 12سرود ملی و پخش می کرد و قطع می شد…. سر زد از افق…مهر خاوران ! شما یادتون نمیاد، قبل از شروع برنامه یه مجری میومد اولش شعر می خوند بعد هم برنامه ها رو پشت سر هم اعلام می کرد…آخرشم می گفت شما رو به دیدن برنامه ی فلان دعوت می کنم..
شما یادتون نمیاد،
تو نیمکت ها باید سه نفری می نشستیم بعد موقع امتحان نفر وسطی باید میرفت زیر میز.
شما یادتون نمیاد،
سرمونو می گرفتیم جلوی پنکه می گفتیم: آ آ آ آ آ آآآآآ
شما یادتون نمیاد،
ولی نوک مداد قرمزای سوسمار نشانُ که زبون میزدی خوش رنگ تر میشد.
شما یادتون نمیاد،
کاغذ باطله و نون خشکه میدادیم به نمکی ، نمک بهمون میداد بعدش هم نمک ید دار اومد که پیشرفت کرده بود نمک ید دار میداد، تابستونها هم دمپایی پاره میگرفت جوجه های رنگی میداد.
شما یادتون نمیاد
خانواده آقای هاشمی رو ، که میخواستن از نیشابور برن کازرون، تو کتاب تعلیمات اجتماعی ! شما یادتون نمیاد موقع امتحان باید بین خودمون و نفر بغلی کیف میذاشتیم رو میز که تقلب نکنیم.
شما یادتون نمیاد،
سریال آیینه ، دو قسمتی بود اول زن و شوهر ها بد بودند و خیلی دعوا میکردند بعد قسمت دوم : زندگی شیرین می شود بود و همه قربون صدقه هم می رفتند. یه قسمتی بود که زن و شوهر ازدواج کرده بودند همه براشون ساعت دیواری اورده بودند. بعد قسمت زندگی شیرین میشود جواد خدایاری و مهین شهابی برای زوج جوان چایی و قند و شکر بردند همه از حسن سلیقه این دو نفر انگشت به دهان موندند و ما باید نتیجه میگرفتیم که چایی بهترین هدیه عروسی می تونه باشه.
شما یادتون نمیاد؛
جمعه شبا سریال جنگجویان کوهستان رو، فرداش همه تو مدرسه جوگیر بودیم.
شما یادتون نمیاد،
پیک نوروزی که شب عید میدادن دستمون حالمونو تا روز آخر عید میگرفتن !
شما یادتون نمیاد،
اون قایق ها رو که توش نفت میریختیم و با یه تیکه پنبه براش فتیله درست میکردیم و بعد روشنش میکردیم و میگذاشتیمش تو حوض. بعدش هم پت پت صدا میکرد و حرکت میکرد و ما هم کلی خر کیف میشدیم..!!!
شما یادتون نمیاد،
شیشه های همه خونه ها چسب ضربدری داشت.
شما یادتون نمیاد،
زنگ آخر که می شد کیف و کوله رو مینداختیم رو دوشمون و منتظر بودیم زنگ بخوره تا اولین نفری باشیم که از کلاس میدوه بیرون .
شما یادتون نمیاد
یک مدت از این مداد تراش رو میزی ها مد شده بود هرکی از اونا داشت خیلی با کلاس بود.
شما یادتون نمیاد،
دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده سواد داری؟
شما یادتون نمیاد،
ماه رمضون که میشد اگه کسی می گفت من روزه ام بهش میگفتیم: زبونتو در بیار ببینم راست میگی یا نه !
شما یادتون نمیاد
که کانال های تلویزیون دو تا بیشتر نبود، کانال یک و کانال دو !
شما یادتون نمیاد،
پاک کن های جوهری که یه طرفش قرمز بود یه طرفش آبی بعد با طرف آبیش می خواستیم که خودکارو پاک کنیم، همیشه آخرش یا کاغذ رو پاره می کرد یا سیاه و کثیف می شد !
شما یادتون نمیاد
سر صف پاهامونو 180 درجه باز می کردیم تا واسه رفیق فابریکمون جا بگیریم !
شما یادتون نمیاد
آن مان نماران، تو تو اسکاچی، آنی مانی کَ. لا. چی !
شما یادتون نمیاد،
گوشه پایین ورقه های دفتر مشقمون، نقاشی می کشیدیم. بعد تند برگ میزدیم میشد انیمیشن.
ما آخر خلاقیت بودیم! اینطوری نگامون نکنید!
شما یادتون نمیاد،
آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن !
شما یادتون نمیاد،
یه زمانی به دوستمون که میرسیدیم دستمون رو دراز میکردیم که مثلا میخوایم دست بدیم، بعد اون واقعا دستش رو دراز میکرد که دست بده بعد ما یهو بصورت ضربتی دستمون رو پس میکشیدیم و میگفتیم: یه بچه ی این قدی ندیدی؟؟ (قد بچه رو با دست نشون میدادیم) و بعد کرکر میخندیدیم که کنفش کردیم !
شما یادتون نمیاد،
با آب و مایع ظرفشویی کف درست میکردیم، تو لوله خالی خودکار بیک فوت میکردیم تا حباب درست بشه !
شما یادتون نمیاد،
اون موقعها یکی میومد خونه مون و ما خونه نبودیم رو در مینوشتن: آمدیم نبودید!!
شما یادتون نمیاد،
دبستان که بودیم، هر چی میپرسیدن و میموندیم توش، میگفتیم ما تا سر اینجا خوندیم !
شما یادتون نمیاد، گل گل گل اومد کدوم گل؟ همون که رنگارنگاره برای شاپرکها یه خونه قشنگه. کدوم کدوم شاپرک؟؟ همون که روی بالش خالهای سرخ و زرده، با بالهای قشنگش میره و برمیگرده، میره و برمیگرده.. شاپرک خسته میشه… بالهاشو زود میبنده… روی گلها میشینه… شعر میخونه، میخنده !
شما یادتون نمیاد،
اون مسلسل های پلاستیکی سیاه رو که وقتی ماشه اش رو میکشیدی ترررررررررررررترررررررررر ررر صدا میداد !
شما یادتون نمیاد
آسیاب بشین میشینم، آسیاب پاشو پامیشم، آسیاب بچرخ میچرخم، آسیاب پاشو،پا نمیشم؛ جوون ننه جون، پا نمیشم؛… جوونه قفل چمدون،پامیشم..آسیاب تند ترش کن، تندتر تندترش کن!
شما یادتون نمیاد،
چرخ فلکی که چرخو فلکش رو میاورد 4 تا جا بیشتر نداشت و با دست میچرخوندش.
شما یادتون نمیاد،
تا پلیس میدیدم صدای ضبط ماشین رو کم میکردیم!
شما یادتون نمیاد،
که چه حالی ازت گرفته می شد وقتی تعطیلات عید داشت تموم می شد و یادت می آمد پیک نوروزیت را با اون همه تکالیفی که معلمت بهت داده رو هنوز انجام ندادی واقعا که هنوزم وقتی یادم می یاد گریم می گیره.
شما یادتون نمیاد،
چقدر زجر آور بود شنیدن آهنگ مدرسه ها وا شده اونم صبح اول مهر.
شما یادتون نمیاد،
بازی اسم فامیل. میوه:ریواس. غذا:ریواس پلو…..!
شما یادتون نمیاد،
دبستان که بودیم خانوم بهداشت یه وقتایی می اومد زیر ناخن هامونو نگاه می کرد.
شما یادتون نمیاد،
 این آواز مُد شده بود پسرا تو کوچه میخوندن: آآآآآی نسیم سحری صبر کن، مارا با خود ببر از کوچه ها،آآآی…
شما یادتون نمیاد،
من چقدر از ترس مو کوتاه کردن از سر صف فرار میکردم!
شما یادتون نمیاد، نه اصلا یادتون نیست!
یا شایدم یادتونه! افسوس اینقدر توی دنیای دیجیتال غرق شدیم... بی خیال.
چه شیطونی هایی می کردیم یادش به خیر یاد کودکی…….و همه بچه های اون موقع… یاد اون روزا بخیر... گریه ام گرفت.


طنز تلخ!

    نظر

چرا واقعا؟ما ایرانی ها!!!
وقتی میخوایم از کسی تعریف کنیم :
عجب نقاشیه نکبت…
چه دست فرمونی داره مرتیکه…
چقدر خوب میخونه بد مصب…
چه گیتاری میزنه ناکس…
استاده کامپیوتره لامصب…
موی کوتاه به طرف میاد :چه عوضی شدی…
عجب گلی زد بی وجدان…
بیشرف خیلی کارش درسته…
دوستت دارم وحشتناک…!

اما وقتی میخوایم فحش بدیم:تهوع‌آور
…برو شازده…
چی میگی مهندس…
آخه آدم حسابی…
دکتر برو دکتر…
چطوری آی کیو؟
به به! استاد معظم!
کجایی با مرام؟
باز گلواژه صادر فرمودی؟
و جدیدا پسر خووووب...


طنز دینی

    نظر

بنان طُفیلى، دانشمندى ادیب و در عین حال ظریف و شوخ طبع بود.
روزى از او پرسیدند: از کلام الله مجید کدام آیه را بیشتر دوست دارى ؟
گفت : آیه ما لَکُمْ اَلا تَاْکُلُوا: شما را چه شده که نمى خورید؟ «1»
گفتند: کدام امر و دستور خداوند را بیشتر عمل مى کنى ؟
گفت: کُلُوا وَاشْرَبُوا «2»: بخورید و بیاشامید.
پرسیدند: کدام دعا را از قرآن ورد خود ساخته اى ؟
جواب داد: رَبَّنا اَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَةً مِنْ السَّماء «3» پروردگارا به ما از آسمان ، خوانى پر از طعام بفرست.
پرسیدند: از احادیث نبوى ، کدام را انتخاب کرده اى ؟
گفت: این حدیث را: لَوْ دُعیتُ اِلى ِذرَاعٍ لاَجِبْتُ «4»: اگر مرا به میهمانى سر دست گوسفندی هم دعوت کنند، اجابت کرده و در آنجا حاضر مى شوم . «5»
1. انعام / 119.
2. اعراف / 31.
3. مائده / 114.
4. وسائل ، 17 - 289.
5. لطائف الطوائف ، ص 350.


طنز سیاسی 91

    نظر

به نظر شما می‌شود با فشار دادن یک دکمه، فوق لیسانس شد؟وااااای

آری در مجلس شورای اسلامی تصمیمی اتخاذ شد که
همه ی کاندیدا های مجلس نهم باید حداقل مدرک فوق لیسانس داشته باشد!مدرک داشتن
ناگهان نمایندگان فعلی یاد مدرک لیسانس شون افتادن !تهوع‌آور
و قانونی تصویب کردن که اونایی که الان نماینده هستن با مدرک لیسانس هم قبوله !پوزخند
رای گیری شد(دکمه رای دادن) و . . .شاهکار رئیس جمهور در آستانه ی سال نو گیر دادن به این نکته بودچشمک
با همین یک جمله : می‌شود با فشار دادن یک دکمه، فوق لیسانس شد؟دهنم آب افتاد
واقعا هم باید نماینده ها ازش ناراحت بشن چون گیر داده بهشون!بلبلبلو
در آخر هم محمود احمدی نژاد در مجلس گفت :
آخرش برای خوراک شب عید مردم و خودمون بعضی مسائل را گفتیم!(که روحیه شون شاد بشه)
سؤال‌های امتحانی که برای ما طرح کردید، خیلی سخت نبود شوخی
و به نظرم طراح سوال از همان‌ها بود که با دکمه فوق لیسانس شد، قاط زدم
اگه با من مشورت میکردید سوالهای بهتری طرح میشد پوزخند
ما همه سؤال‌ها را نوشتیم و اضافه‌تر هم پاسخ دادیم،
آفرینخسته کننده
حالا که می‌خواهید نمره بدهید، انصافا یه ذره کمتر از 20 بدهید، بی‌معرفتی و نامردی است.خیلی خنده‌دار
عید همتون مبارک سالم و سربلند و عزیز باشید!تبسم


طنز مجلس نهم و کاندیدا ها

    نظر

با توجه به اینکه انتخابات مجلس نهم در پیش است خواهشمند است کاندیدا های محترم نکات زیر را در نظر بگیرند:
الف: به تمامی کاندیدا های عزیز !
1.علما: حجت سلام و حجت اسلام و حجت السلام  در هر سه حالت غلط است شکل صحیح آن بدین صورت است : حجت الاسلام!
2. تصمیم خود را بگیر! عناوین پروفسور دکتر مهندس حجت الاسلام حاج آقای مبارز انقلابی ولایی! خیلی عبارت خوبی نیست.یا بنویس دکتر یا بنویس حاجی کلا یکی رو انتخاب کن.
3.یادت نره اینجا (انتخابات) قوانین خدا عوض نمیشه دروغ دروغه ریا همیشه ریا است (آخرت رو به دنیای فانی!!! نفروش)
4.انشالله بالاخره رای میاره یکی! تو نشد یکی دیگه پس بحران نساز که اگه من رای نیارم شان جامعه روحانیت پایین میاد شما اشتباه نکنی شان هیشکی پایین نمیاد.
5.نشون بده اخلاق اسلامی چیه! هدف یادت نره : خدمت صادقانه!
6.الهم کل لولیک الفرج غلطه! درستش اینه : اللهم کن لولیک الحجه ابن الحسن و یا بصورت : اللهم عجل لولیک الفرج!
الکی نگو این که همونه این همون نیست خیلی فرق داره! دوباره بخونش!
ب: به تمامی مهندسین:
1.آقا همه میدونن تو مهندسی خیلی هم زحمت میکشی واسه این ساختمون ها !
2.انشالله بالاخره رای میاره یکی! تو نشد یکی دیگه.
3.تخریب نکن بجاش خودت رو بهتر معرفی کن.
4.توکل کن به خدا
5.اینجا بعضی ها به خاطر ارتباط با عالم انوار رای میارن نه بخاطر تبلیغات پس خودت رو اذیت نکن ان شا الله شما هم رای میاری.
ج:سابقه دارها!
1.یعنی شمایی که سالها نماینده ای و خدمات بسیار بسیار ارزنده ای دادی میدون رو خالی نکن! مبادا دشمن شاد بشه!
2.در مورد هتل چمران شیراز هم هیچی نگو ...
3.سعی کن بیشتر به آخرت فکر کنی...
4.کاندید نرو به رایه رایه خودش میآیه(معنا:درجستجوی رای مردم نرو رای خودش می آید)
5. چند ساله به دلم موند یکی بیاد نگه مشکلات جوانان و بیکاری...
6. خدا بگم این خاتمی رو چیکار کنه که این شعار رو 8سال اینقدر گفت که همه حفظ شدن.
7.دروغ ساده است ! راحته ! ولی آبرویی که 30 ساله جمع کردی...؟
و چه بسیارند نمایندگانی که در پوشش خدمتگزاری در امانت مردم ... میکنند.
دردنامه: آقا چه خبرتونه؟
جناح چپ! جناح راست !
جناح اینوریها ! جناح اونوریها!
جبهه ی کوفت ! جبهه رای من کو!
آرایش طلب ها ! بدون آرایش طلب ها!
 اصولگرایان نمیدونم چیچی طلب! الی آخر!
جناح منحرفین از خط امام... و در مقابل جناح خط کش امام!
بابا یک خط باشید... همه با هم  روبروی صف دشمن مشترک! دشمن رو دریابید.
یکی باشید مگه اسلام چند تاست؟
مگه اصول دین عوض شده؟
هدف یادت نره : خدمت صادقانه! کار صادقانه رو هم هیچوقت با دروغ نمیشه شروع کرد.
و در پایان : خدایا همه ی عزیزان لیست شده را به راه راست منحرف بفرما. من الله توفیق


سرگرمی و جک جدید

    نظر

یه روز یه ترکه :
اسمش ستار خان بود ، شاید هم باقر خان خیلی شجاع بود خیلی نترس : یکه و تنها جلوی زور گوی استبداد ایستاد . جونش رو گذاشت کف دستش و فداکاری کرد . برای ایران.
یه روز یه رشتیه :
اسمش میرزا کوچک خان بود میرزا کوچک خان جنگلی : برای مهار کردن استبداد تلاش کرد ، اونقدر جنگید تا جونش رو فدای سر زمینش کرد .
یه روز یه عربه :
اسمش علی هاشمی بود سردار هور ، جونش رو فدای آرمانهاش کرد فدای سرزمینش.
یه روز یه لره :
اسمش آریوبرزن بود ، جانانه جلوی متجاوزان به این میهن ایستاد و جونش و فدای میهنش کرد .
یه روز یه اصفهانیه:
اسمش حسین خرازی بود سردار جبهه های جنوب . جنگید و خودش رو فدا کرد تا بیگانه به من و تو زور نگه .
یه روز همه ما با هم بودیم :
ترک و رشتی و عرب و لر و اصفهانی ! جلوی همه ی زورگویان دنیا ایستادیم تا اینکه یه عده رمز دوستی ما رو کشف کردند . و تصمیم گرفتند که قفل دوستی ما رو بشکنند.حالا دیگه ما برای هم جوک می سازیم . به همدیگه می خندیم و چه شادیه بدیه.