سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

بازار بورس 14 دی، حمایت شدید حقوقی ها

    نظر

به نام خدا سلام

اول تبریک و تسلیت شهادت حاج قاسم...
دوم ، روی سخنم با فعالان بازار سرمایه ی بورس و... است ، گاهی شرایطی پیش می آید که میشود محک زد چقدر پای وطنمان ایستاده ایم!
13 دی کاروان حامل سپهبد سردار شهید حاج قاسم سلیمانی مورد حمله ناجوان مردانه ی ارتش امریکا قرار گرفت ، آن روز پستی در اینستاگرام گذاشتم و نوشتم وطن فروشی نکنیم! فروش سهام در این شرایط یعنی من وطن فروشم!

روز شنبه پس از ساعت 12:30 14دی 98 آمار عجیب و غریب و صف فروش های طولانی رو دیدم! 

حجم وحشتناک معاملات یعنی 31342 میلیارد که گمان میکنم بی سابقه باشد، یا یک نماد عادی مثل وتجارت و وبصادر حدود 2.7 میلیارد سهم معامله شده و هنوز هم صف فروش است!

روسیاهی اش بماند برای فروشندگان! 

اما نکته ی مهم حمایت بسیار عالی حقوقی ها و تزریق پول به بازار برای جلوگیری از شک بیشتر به بورس ایران بود!

بورس 14 دی

خداوند حفظشان کند، یقین میدانم این ریزش 16000 واحدی اگر این حمایت حقوقی ها نبود تا هفته ها با رقم های بالاتر به بازار بورس ایران ضرر میزد!

سخن آخر اینکه جوگیر نشوید، نترسید؛ توی صف فروش و خرید نروید! عادی معامله کنید، فکر هم نکنید با شهادت یک نفر جهان کن فیکون میشود و نابود!

و با توهم اینکه بعد از شهادتش دیگر ایران جنگ میشود و کشور از دست میرود و فقط سرمایه ی شما مهم است!

خودزنی نکنیم خواهش میکنم اقتصاد رو فلج نکنیم با دست خودمان.

(راستی حقوقی ها تا آخر دی چنان سودی خدا نصیبشون میکنه که فروشنده ها در حسرت سهامشون بمونند. یاعلی)

وحید زارع ، یک فعال بورس با اندک سواد. موفق باشید، چو ایران نباشد تن من مباد.


سخنان من با آقای روحانی در آبان98

    نظر

به نام زیبایش سلام

امروز اخبار بسیار بدی از شیراز و تهران و اهواز و کرمان شنیدم و دیدم و خواندم!

نه از ماهواره! بلکه از اخبار 2030 خودمان، خبرگزاری فارس و ایسنا...

سال 92 بنزین را باکارت میزدیم! تا جاییکه من یادم هست..

دولت شما کارت شخصی را حذف کرد! اگه خوب بود چرا حذف شد؟ اگرم بد چرا دوباره روز از نو؟

الان آبان سال 98 یهو یک شبه بنزین رو بصورت نرخ آزاد سه برابر کردید

در شرایطی که اقتصاد کشور اصلا پایدار نیست! 

شاخص بورس حدود 20 هزار واحد در پاییز امسال افت کرد!!!

بسیاری از شرکتها و صندوق ها و بانکها و حتی فعالان بورس ایران ضرر های میلیاردی یا میلیونی دادن

توی این شرایط که همه در حال بازسازی و ایجاد آرامش در ارز و دلار و طلا و سکه بودن طرح بنزین شما همه چیزو خراب کرد

امنیت کشور به هم ریخته ، مدارس تعطیل شده، کلی بانک و ساختمون آتش گرفته و اموال عمومی از بین رفته

شاخص بورس دیروز و امروز حدود 5هزار واحد ریزش داشت...

نمیدونم میفهمید هزاران میلیون ضرر مالی یعنی چی؟

میفهمید امنیت رکن اصلی در تجارته؟

کل آتیش بازی های این شهرهای ایران که اغتشاش شد اندازه ی یک دهم ضرر اقتصادی به بدنه ی زخم خورده ی بورس ایران و بازار اقتصادی حقیقی نمیشه! 

عاقلانه فکر کنیم، نشست های امروزتون رو ای کاش قبل از اعلام نرخ بنزین پخش میکردین!

چرا میزارید اول اعتراض بشه؟ چرا از اول روشنگری نمیکنید؟

چرا نمیخواید بپذیرید ما توی شرایط عادی نیستیم؟

خدا عاقبت همه رو ختم بخیر کنه! علی الخصوص ریاست جمهوری محترم.

من الله التوفیق. والسلام.


به بهانه ی سالگرد آیت الله حدائق

    نظر

به نام خدا

آیت‌الله شیخ محمدرضا حدائق معروف به شیخ‌ العلماء یکی از علمای بزرگ استان فارس و شیراز هستند ایشان در سال 1305 هجری شمسی در شیراز متولد شد و رئیس حوزه علمیه منصوریه، یکی از حوزه‌های علمیه بنام شیراز و از بنیان‌گذاران جامعه روحانیت مبارز در فارس و شیراز نیز به شمار می‌رود.

آیت‌الله محمدرضا فرزند مرحوم آیت‌الله شیخ ابوالحسن حدائق، فرزند مرحوم حاج شیخ آقا هستند که از ایشان به صاحب حدائق یاد می‌شود، مادر ایشان نیز بانویی با ورع و پرهیزکار و عالمه از خاندان علم و فضیلت بوده‌اند.

آیت‌الله حدائق سال 1335 در حدود سن سی سالگی به قم  هجرت میکنند و از محضر دانشمندان و علما بزرگی همانند مرحوم حضرت آیت‌الله بروجردی، امام خمینی(ره)، مرحوم حضرت آیت‌الله حاج سید نورالدین حسینی الهاشمی، حاج‌ شیخ بهاء‌الدین محلاتی، رشته‌های مختلف علمی به ویژه علم فقه و اصول، اخلاق و تفسیر بهره‌مند شده و در سال 1339 امام به ایشان درجه ی علمی و مقام رفیع اجتهاد میدهند.

ایشان تاثیر زیادی از امام خمینی (ره) گرفته اند و همیشه در کلامشان میگفتند امام محضرش سازنده و حتی سکوت امام درس اخلاق بود. آیت الله حدائق مورد توجه و عنایت ویژه حضرت امام خمینی(ره)بودند و در جریان وقوع حوادث سال 1342 در کنار علمای بزرگ فارس و به ویژه پدر بزرگوارشان نقش بسیار مؤثری در هدایت و جهت بخشی به حرکت انقلاب و ارتباط مردم با حضرت امام(ره) داشته اند و مکاتبات متعدد از مرحوم امام خمینی از نجف اشرف به وی گواه بر این مطلب است.

یکی نکات جالب نامه نگاری های ایشان با حضرت امام آنست که نامه هایی که از حضرت امام برای شیراز ارسال میشده نام گیرنده را مدرسه ی علمیه ی منصوریه شیراز آقای حدائق مینوشتند ولی بجای نام فرستنده پنج ستاره درج میشده که به گفته ایشان نام خمینی پنج حرف دارد و این پنج ستاره به معنای رمزی خمینی بود.

ایشان در حوادث سالهای پیش از انقلاب و جشن هنر شیراز و... حضور فعالی داشتند و از حامیان آیت الله خمینی بودند، در سال 58 وقتی به خدمت حضرت امام میرسند انگشتری را به دست امام میکنند که حضرت امام میپرسند چه میکنید آقای حدائق؟ و ایشان پاسخ میدهند شما اکنون متصدی عالم اسلام هستید و این انگشتری با سنگ حدید و اذکار جلاله است که برای حفظ و تاییدات جنابعالی موثر است، امام خمینی هم میگویند هل جزا الاحسان الا الاحسان؟ و انگشتری عقیقی را به دست آقای حدائق میکنند.

ایشان در زمان فوت حضرت امام خمینی مراسم ختم باشکوهی در مسجدالنبی شیراز جهت تسلی خاطر امام عصر «عج» برگزار کرده و همواره ارادت خویش به حضرت امام را مایه مباهات میدانستند، این شخصیت روحانی در بیستم تیر سال 1397 در سن 92 سالگی به دلیل کهولت سن و ایست قلبی دار فانی را وداع گفت و به دیدار حق شتافت.

برگرفته از مجموعه ی مستند یاران امام در استان فارس

به قلم وحید زارع


زمان گذشت.. کجاییم؟

    نظر

به نام زیبایش سلام
زمان میگذرد... به سرعت هم میگذرد
و در آستانه ی دهه ی چهارم زندگی نفس میکشم
و میشمارم نعمت های فراموش شده و نعت فراموشی را
و یاد میکنم کسی را که اگر بیاید توانمندی های مغفول عقل بشر شکوفا میشود
و گاهی میشمارم رنج های پیر کننده و راههای غفلت زا را
و مردمی که شوق مستحبات دارند و غافلند از واجبات
و ذوق انجام اعمال سنگین که اندکش هم مقبول است
و من مانده ام.. در کار این دنیای عجیب..
راستی زمان چگونه گاهی زود میگذرد و گاهی سخت...
من نگرانم، نگران..
الا بذکر الله تطمئن القلوب.


ساعت 6:20 28 خرداد 98

    نظر

سلام، میخواهم بنویسم اما
مغزم مستهلک شده، خسته شده
ما مقدسیم؟ یا آنها؟
آیا شور همه چیز هنوز در نیامده؟
وضعیت سفید است هنوز؟
جهاد کی شروع میشود؟
اصلا قرار است به مرگ طبیعی بمیریم یا شهادت؟
یک نفر بیاید تکلیف ما را روشن کند!
چهل سال برای چه بهترین هایمان شهید شدند؟
اخلاق بین ما متدینین چه وضعیتی دارد؟
آیا ما به آفت دنیاطلبی گرفتاریم یا واقعا کشورمان وضع اقتصادش خراب است؟
آیا پولی که در کشور ما بدست می آورند را میروند خارج خرج میکنند؟
اگر خارج خیلی خوب است چرا نمیروند؟
چرا کشورمان خالی نمیشود از اینهمه منفی باف؟
چرا چرخ اقتصاد بعضی ها خوب میچرخد و بعضی نه!
چرا ...
آه دنیای بی ارزش
مغزم خسته است...
یا من اسمه دوا و ذکره شفا...
خدایا برس به فریادمان...
دارند ما را هلاک میکنند این قوم عجیب غریب.
بهار 98 دارد میرود، بهار ما نیامده هنوز...
اللهم عجل لولیک الفرج تا نشونشون بدیم اسلام یعنی چی.


سیل نوروز 98 شیراز

    نظر

با سلام و عرض تسلیت اینجا شیراز است،
برای دیدن عکسهای بیشتر کلیک کنید

متاسفانه تعداد جان باختگان این سیل نوروزی حدود بیست نفر و مجروحان حادثه حدود صد نفر و حدود دویست خودرو تاکنون گزارش شده است.

سمت چپ این عکس دروازه قرآن است و ورودی شیراز از سمت اصفهان یعنی شمال شیراز!!!
سیل شیراز

این کوچه شبیه کوچه های اطراف هفت تن میباشد!!!

سیل شیراز

این هم حضور تانک نیروی زمینی شیراز در محل سیل!!!

حضور نظامیان در سیل شیراز

حضور نیروهای امدادی با قایق زیر پل شهیدان شیخی بلوار شهید چمران شیراز!!!

غرق شدن یک خودرو در سیل شیراز

این تصویر روبروی پارک کوهپای شیراز است به سمت هفت تنان!!!

خودرو های حادثه دیده در سیل شیراز

دروازه قرآن پس از سیل و سمندی که انگار از جنگ برگشته...

جنگ و سیل و بلا

خودروی 206 پس از سیل شیراز

206 حادثه دیده در سیل شیراز


نسل آدمهای عجیب

    نظر

به نام زیبایش سلام

یه نسل عجیب یا یه در یک دوره زمونه ی عجیب هستیم

ادب آدمها در شما شما گفتن خلاصه شده

محبتشون در عزیزم عزیزم گفتنشون

هدیه دادنشون با توقع های عجیب تباه شده

ازدواج کردن ها هم عجیبتر!!!

عشق ها، غم ها، غصه ها همه و همه عجیب شده

نمونش توی گوگل قدیمتر ها که سرچ میکردی غم یه سری اشعار غمگین پیدا میشد ، الان اما همش تیکه اندازی یا به اصطلاح رپ دیسلاو.. یافت میشه! یادمه منه دهه ی شصتی تا سالها فرق غم و عشق رو نمیدونستم ، یعنی اینقدر این دو تا رو با هم عجین میدیدم ، الان عشق ها چی شدن؟ الان ادب و حیا و محبتمون هم عجیب غریب شده!

قدیما ارزونی بود صفا بود ، ادب بود ، عشق بود...

الان با وجود گرونی ها و فشارهای اقتصادی طرف دو تا سرویس چینی جهیزیه میخره برا دخترش تا نکنه دخترش پیش فلانی کم بیاره و سرش بالا باشه

مهریه باید بالای سیصد باشه تا ارزش دختر حفظ بشه

خودمم زورم نرسیده ها اما مینویسم تا به یادگار بمونه ، مخالف بودم و هستم اما...

گفتم که عجیبیم! منم یکی از همین مردمم، عجیبم!

تازه! یه نمازمونم قضا نمیشه!

دعای فرجم میخونیییییییم!

قرآن خونیم!!!

اینکه چرا به هیچ خدایی ایمان نداریم، واسم عجیبه!

این چه دین و ایمانیه ما داریم؟

هعی! عجیب نیستیم خدایی؟

همدیگرو عزیزم صدا میکنیم اما به وقتش ته خودخواهی و بیوفایی هستیم!

یا الله و یا مهدی میگیم اما گناه میکنیم!

توی اوج بی معرفتی هام یه لبخند مومنانه ای هم به لب داریم که انگار عابد تر از ما نیست!

ناشکری نیستا اما خدایا این چه وضعشه؟

ما که ثابت کردیم شل و ولیم توی دینداری!

تو چرا محکمتر نمیزنی پس کله ی ما؟

مگه بنا نیس دستمونو بگیری؟

مگه اینهمه تفسیر قرآن گوش دادن ما قرار نیست به درد بخوره؟

چرا اطرافمو نگاه میکنم هیچکسو نمیشه به مقدسات قسم داد!!!

آدما همه چیز براشون شکل عادی به خودش گرفته

فساد، ظلم، دزدی از بیت المال!!!

نسل عجیبی هستیم عجیب...

خودت بیا هدایتمون کن، لطفا! خواهش میکنم..

گفتی ادعونی استجب لکم! بخوانید مرا تا اجابت کنم...

ملت شاهد باشید من خوندم.. یا رب... یا رب... یا رب.

حول حالنا الی احسن الحال.


پس از ماهها

    نظر

به نام زیبایش سلام
پس از مدتها دوست دارم بنویسم..
از چه؟ یا از که؟
از سیاست؟ از اقتصاد؟ از عشق؟
یا از واژه هایی که این روزها شدیدا دستخوش تغییرات شده اند
نه ؛ از خودم مینویسم
از یک باستانشناس کم طاقت
یا از یک ... نمیدانم
برای مردمی که اهل تدبر و خواندن و نوشتن نیستند نوشتن چه فایده ای دارد؟
این مردمی که موفق شده اند بی تفاوتی هایشان را درونم نهادینه سازی کنند
یا این جامعه ای که بدقولی اصل اول در روابطش است؟
یا بنویسم از حقوق بگیران و مفت خورانی که مازراتی و بنز سوارند؟
یا از آنان که روزی و ساعتی حتی و شاید دقیقه ای به حال این روزهای مردمی با دستهای خالی نیندیشیده اند!
خودم نمیدانم از چه بنویسم ، وقتی بی سر و سامان باشی بلاتکلیفی در زندگیت حرف اول را میزند
تو میدانی زندگی کردن این روزها چقدر سخت است!
حق الناس این روزها راحتتر بر گردنم می افتد و مثل قدیم ها دیگر سنگینی ندارد!
ساز زندگی خیلی ها این روزها ناکوک است جز ساز گرانی که علی برکت الله ، حسابی کوک است!
پیشتر ها نقد سیاسی آرامم میکرد اما این روزگار بی شرف چه چرخها که نمیزند!
عجالتا از ادامه ی این بحث بی نتیجه صرف نظر میکنم اما فقط یک سوال!
چهل سال از رفتن شاه گذشت!!!
چهل سال است آنچه صدها سال محال بود ممکن شده!!!
چهل سال است حکومت اسلامی ما دوام آورده!!!
یاد مرحوم آیت الله خمینی بخیر که همیشه میگفتند: امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند!!!
امام عزیز روحت شاد ؛ خودی ها خیلی غلطها کردند...
یک نیست یقه ی خودی ها را بگیرد؟ بس نیست غارت بیت المال...
اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً
والسلام. درد دلی بود مختصر. یا علی. بهمن97