سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

مرد عنکبوتی و شیطان پرستی بخش دوم

    نظر

بخش دوم ـ اسرائیل و مرد عنکبوتی
یکی از روشهای هالیوود در تغییر دادن ذهنیت مردم جهان نسبت به یک موضوع ، ساختن فیلمهایی است با آن مضامین ، که در آنها شخصیت ها و قهرمانان فیلم بر خلاف ذهنیت عمومی مخاطبان رفتار کرده و به مرور زمان دیدگاه مردم نسبت به آن پدیده تغییر می کند . این روش را در دو موضوع به طور اجمال بررسی می نماییم :
1ـ موش
2 ـ هولوکاست
1 ـ موش در فرهنگ مردم اروپا نماد پلشتی ، خسیسی ، حرص ، مخفی کاری ، آفت و .. می باشد . در طول تاریخ اروپا بر اثر همنشینی یهودیان با مردم آن و رفتارهای اجتماعی آنها با غیر یهودیان ، مردم اروپا به یهودیان لقب موش داده اند .
رفتار یهودیان در جامعه اروپا ، نقش آنها در گسترش ربا و آسیب های اقتصادی ، حرص آنها در مال اندوزی ، خست آنها نسبت به کمک به دیگران و دیگر رفتارهای آنها باعث نفرت و انزجار مردم اروپا از آنها گردید . یهودیان برای اینکه بتوانند ذهنیت مردم اروپا را نسبت به خود تغییر دهند ، سعی کردند ذهنیت آنها را نسبت به موش که نماد یهود بود عوض نمایند . به همین دلیل با شکل گیری سینما و هالیوود ، کمپانی های کارتونی به معرفی شخصیت هایی چون میکی موس ، تام و جری ، موش سر آشپز و ... پرداختند که در آنها موش یک موجود دوست داشتنی با ویژگی های مثبت و برتر می باشد که همیشه در کارش موفق است و مورد تمجید دیگران قرار می گیرد . پس از ساخت این شخصیت های کارتونی ، بازار تبلیغات و محصولات تجاری و عروسکی آنها نیز رونق گرفت و گسترش یافت . ثمره ی این روند این بود که ذهن کودکان نسبت به موش ذهنیت مثبتی داشت و هر گونه تشبیه کردن یهود به موش باعث مثبت جلوه کردن یهودیان می شد . هنوز هم این شخصیت پردازی موش موفق در فیلمها دیده می شود و به ندرت می توان موشی را در فیلمها یافت که شخصیت واقعی و یا منفی داشته باشد .
2 ـ هولوکاست ، یهودیان و صهیونیستها برای پذیرش عمومی افکار جهان نسبت به دروغ تاریخی هولوکاست و متهم کردن آلمان هیتلری ، شروع به ساخت فیلمها و سریالهایی نمودند که در آن موضوع ساختگی هولوکاست به طور جدی مطرح می شد . با نمایش این فیلمها به مرور ذهنیت مردم این واقعه را پذیرفت و چهره ای مظلوم از یهود در ذهن آنها شکل گرفت . یهودیان سپس با مظلوم نمایی در سطح جهان به کسب امتیازات مختلف پرداختند که یکی از آنها تاسیس دولت جمعی اسرائیل است . با شکل گیری این ذهنیت میان مردم کمتر کسی به ارتباط یهودیان اروپا و آلمان هیتلری در راه اندازی جنگهای اول و دوم اروپا ، فکر خواهد نمود و دست یهود در جنگ افروزی و بهره برداری از جنگ پنهان خواهد بود .
با این مقدمه به سراغ ارتباط میان اسرائیل ، یهودیان و مرد عنکبوتی می رویم .
در سال 2000 میلادی پس از شکست اسرائیل از مقاومت اسلامی حزب الله لبنان و عقب نشینی آنها از مناطق جنوبی لبنان ، مراسم جشنی به مناسبت پیروزی و آزادسازی آن مناطق ، در ورزشگاه یکی از شهرهای جنوب لبنان برگزار شد . در این مراسم ، سید حسن نصرالله دبیر کل مقاومت اسلامی حزب الله لبنان ، در سخنرانی خود ، جمله ای استراتژیک و مهم ایراد کرد که تیتراژ بسیاری از برنامه های مستند و خبری گردید . جمله او عبارت بود از : (و الله هذا الاسرائیل اوهن من بیت العنکبوت)؛ « به خدا قسم این اسرائیل از خانه ی عنکبوت سست تر است » این تعبیر دقیق و مهم ، آینده اسرائیل را ترسیم می کرد که به زودی از هم خواهد پاشید . با وقوع جنگ 33 روزه و پیروزی حزب الله لبنان و شروع شکست های بزرگ اسرائیل ، تعبیر کلام سید حسن نصرالله واضح تر شد . پس از این سخنرانی و به کار بردن این تشبیه برای اسرائیل ، ارتش این کشور برای آنکه نشان دهد این تعبیر اشتباه است ، عملیاتی را برنامه ریزی کرد به نام تارهای آهنین ، تا ثابت نماید اگر کشور اسرائیل مانند خانه ی عنکبوت می باشد ولی تارهای تشکیل دهنده ی آن ، آهنین و فولادین است و از هم گسسته نمی شود .
در این عملیات که مدتی بعد از سخنرانی سید حسن نصرالله انجام گرفت ، ارتش اسرائیل قصد داشت با نفوذ به خاک لبنان و تصرف همان شهر ، پرچم اسرائیل را در آن ورزشگاه نصب نماید و قدرت تارهای آهنین خود را نشان دهد ولی این عملیات شکست خورد و آنها نتوانستند وارد شهر شوند . با پخش شدن پیام سید حسن نصرالله در سراسر جهان و شکل گیری ذهنیت مردم نسبت به جامعه ی اسرائیل و شباهت آن به خانه عنکبوت ، هیبت و اعتبار سیاسی و نظامی اسرائیل به خطر افتاد . مردم آنچه از اسرائیل شنیده بودند ، اقتدار سیاسی ، اقتدار نظامی ، قدرت تسلیحاتی واتمی ، توانایی علمی و تکنولوژیکی و غیره بود که با این تشبیه، تمام آن اعتبار و اقتدار ظاهری زیر سوال می رفت .
در این مرحله لیدرها و تئوریسین های فکری اسرائیل و یهود ، برای حفظ اعتبار ظاهری آن ، روش قبلی خود را به کار گرفتند . این روش که تغییر دادن یک مفهوم توسط ابزار سینماست ، در نهایت باعث تغییر ذهنیت مردم نسبت به آن مفهوم خواهد شد .
در این مرحله سیاست گذاران هالیوود به طراحی و ارائه شخصیت مرد عنکبوتی روی آوردند تا بتوانند با معرفی یک قهرمان و ناجی با ویژگی های عنکبوت ، ذهنیت ایجاد شده نسبت به عنکبوت را در افکار عمومی تغییر دهند . ویژگی و خصوصیت منحصر به فرد این قهرمان بر خلاف سوپراستارهای قبل هالیوود بود . او نه دارای اندام تنومند و غول آسا بود و نه توانایی هنرهای رزمی دارد و نه هوش سرشار پلیسی دارد و نه از انواع سلاح استفاده می کند . این قهرمان حتی از سیستمهای اطلاعاتی و جاسوسی فوق پیشرفته نیز استفاده نمی کند . بر خلاف تمام قهرمانان هالیوودی ، دارای چهره ای مهربان و آرام است . او یک فرد عادی و کمی هم دست و پا چلفتی می باشد ، که گاهاً مورد تمسخر دیگران قرار می گیرد . او حتی در تامین زندگی اش مشکل دارد . این فرد تنها با گزیدن یک عنکبوت به توانایی های فوق بشری دست می یابد . تمام توان و قدرت او به خاطر خصلت های عنکبوتی اش می باشد . چهره ای که از او ارائه می گردد ، یک فرد مهربان و دوست داشتنی که تنها دغدغه اش حل مشکلات مردم و نجات آنها در سختی ها و حوادث می باشد . منجی عنکبوت آنقدر در بین مردم پذیرفته می شود که در تمام مشکلات وقتی از دست کسی کاری بر نمی آید ، همه منتظر آمدن او هستند . تمام ابزار و سلاح او در نجات مردم و شهر ، تارهای قوی و محکم اوست که او را از این سوی شهر به آن سوی شهر می برد و از این تارها برای مهار مشکلات و تهدیدها استفاده می کند .
با خلق چنین شخصیتی ، با تارهای محکم و قوی ، ذهنیت مخاطب نسبت به سست بودن تارهای عنکبوت و خانه اش و منفی بودن خود عنکبوت ، تغییر می کند و چهره ای مثبت و قوی ا زعنکبوت و خانه اش در ذهن شکل می گیرد . در نتیجه تشبیه شدن اسرائیل به خانه ی عنکبوت نیز دیگر این پیام را نخواهد داشت که پایه های حکومت اسرائیل سست و ضعیف می باشد.