سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

دیدن خدا

    نظر

روزی مرد جوانی نزد دانایی رفت و گفت: میخواهم خدا را همین الآن ببینم! او گفت: قبل از آنکه خدا را ببینی باید به رودخانه بروی و خود را شستشو بدهی ... او آن مرد را به کنار رودخانه برد و گفت: بسیار خوب حالا برو توی آب. هنگامی که جوان در آب فرو رفت، او را به زیر آب نگه داشت .عکس العمل فوری مرد این بود که برای بدست آوردن هوا مبارزه کند. وقتی متوجه شد که آن شخص دیگر بیشتر از این نمیتواند در زیر آب بماند به او اجازه داد از آب خارج شود .در حالی که آن مرد جوان در کنار رودخانه بریده بریده نفس میکشید، از او پرسید: وقتی در زیر آب بودی به چه فکر میکردی؟ آیا به پول، زن، بچه یا اسم و مقام و حرفه؟ مرد پاسخ داد: نه به تنها چیزی که فکر میکردم هوا بود. گفت: درست است. حالا هر وقت قادر بودی به خدا هم به همان اندازه فکر کنی فوری او را خواهی دید.