سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

یار علی چند ساله بود؟

    نظر

داشتم به تاریخ تلخ شیعه می اندیشیدم !
ناگهان یاد دفاع از ولایت... نه بگذریم!
یاد فاطمه افتادم! فاطمه یار علی...
از خود پرسیدم میدانی فاطمه در چه سنی شهید شد؟
ذهنم گفت : او را مادر و بی بی خطاب میکنند..
گفتم اشتباه نکن! فاطمه ی علی جوان بود!
دختری بود پاک و عفیف و عاشق علی ...
فاطمه فقط 18 سال داشت! وای بر من ...
من از فاطمه بیشتر عمر کردم!
علی... آه علی باز هم باید با چاه درد دل کند.
مولای من علی جان !
سلام غم شهادت دختر فداکار رسول اکرم و همسر عزیزت ما را میسوزاند و مدینه هیچ گاه آن روزهای تلخ را فراموش نمیکند ، مولای من روزهای من هم مثل شماست اگر امید و شوق دیدار فرزندت مهدی نبود تاکنون از درد هجران جسم به خاک سپرده بودم! ای علی که تنها مانده ای کاش بتوانم این غم بزرگ را درک کنم آخر آقا هرطور فکر میکنم ... نمیشود که دختری 18 ساله را به جرم دفاع از دین خدا کشت! در شهر پیامبر! یعنی یک مرد در مدینه نبود؟ مولای من در یاری تو که هیچکس شتاب نکرد ؛ کمک کن در یاری پسرت رو سیاه نشوم... حال فهمیدم چرا خدا مرا اذن وصال نمیدهد ، میخواهد درد تنهایی ولی فقیه را حس کنم... با همه ی وجود.
حرف آخر : آقا جان مهدی مادرت هم دارد تو را صدا میکند نمیایی؟  مادر پهلو شکسته ات فقط 18 سال دارد
هر کس که تورا شناخت جان را چه کند فرزند و عیال خانمان را چه کند. دیوانه کنی هر دو جهانش بخشی دیوانه ی تو هر دو جهان را چه کند؟