سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

دیدار را به صبح قیامت حواله کرد

    نظر

دیدار را به صبح قیامت حواله کرد
مارا دچار ماتم هفتاد ساله کرد
محمد خدا نیست آینه اوست
که گنجینه عشق در سینه اوست
یا محمد منبری آماده کن ابلاغ را
دین ما کامل نخواهد شد الا در غدیر
هرکس به ولایت علی شک دارد
با مادر خوش در میان بگذارد
هرگز نبرم دست طلب سوی کسی
غیر از سر سفره ی علی نان نخورم
چرا بهر روزی شوم مضطرب
و یرزقنو من حیث لا یحتسب
در رهگذر زمان دویدم
مظلوم تر از علی ندیدم
دیده ام از فرق دو تای علی
وقت نماز است ولای علی
پدر وقتی اذان میگفت غم داشت
صدای دلنشینش زیر وبم داشت
همیشه ذکر مولا بر لبش بود
که مولا مایه تاب وتبش بود
پدر میرفت سوی جانمازش
که بالا تر برد دست نیازش
پدر می گفت با یک حال غمگین
اغثنی یا غیاس المثتغیثین