سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

در اشک گم

    نظر

شب تا سحر شب چشمم
در اشک ملتهبم گم
گم کرده جادهی شب را
با گریه پای تبسم

آواز پنجرههایم
سوز ملایم صبر است
تنها مسافر اشکم
در رقص کند ترنم

امیدهای دروغین
در کوچه کوچه ی این شهر
رنگ سکوت گرفتند
رنگ سیاه توهم

هان ای فسون مرکب
خود چشم آینه ها باش
آیینه های خیالیست
افسانه سازی مردم

ابری نمانده و آبی
کردم دوباره چو هر شب
در انتظار حضورت
با خاک کعبه تیمم

شاید صدای اذانی
از سوی کعبه میآید
شاید دوباره خدا با
انسان نموده تکلم

آغاز اسم بهاری
در آسمان و زمینم
گاهی چو خوشه ی پروین
گاهی چو ساقه ی گندم

همزاد رسم یقینی
وقتی میان شب و روز
امید از تو نوشتن
آرامش است و تلاطم


سید هانی رضوی
بر گرفته از آثار ارسالی به جشنواره سراسری طوبی