ازدواج و مشکلات مالی
هیچ مرد و زنی نسبت به خود، در ابتدای ازدواج، امکانات کامل نداشتند یا از صفر و یا نزدیک به صفر شروع کردهاند. ما هم باید همین نگاه و درخواست را از یک جوان داشتهباشم. در خیلی از جلسات که بحث مالی مطرح میشود از والدین سؤال میکنم: شما وقتی که ازدواج کردید آیا این درآمدی که الآن بدست میآوری؛ در ابتدای ازدواج کسب میکردی؟ یا درآمد تو بسیار کمتر از این بود؟
حال چگونه توقع داری، جوانیکه در آغاز راه است، همه امکانات رفاهی را در اختیار داشتهباشد. کسی نمیگوید مسائل مالی مهم و لازم نیست. اما این تفکر و فرهنگ که فقط با وجود شغل و اموال آنچنانی میتوان ازدواج کرد، صحیح نیست. مسأله دیگری که حائز اهمیت میباشد، مدیریت کردن زن و مرد در محیط زندگی است. خیلی از جوانان و خانوادهها درآمد کافی دارند، اما فاقد «عقل معاش» هستند. یعنی مدیریت اقتصادی ندارند، بلد نیستند چگونه خرج کنند.
اکثر جوانان چه پسر و چه دختر، عقل معاش ندارند. گرچه تلویزیون گاهی درباره مصرف بهینه برق، آب و گاز، اطلاعرسانی انجام میدهد، اما مصرف بهینه باید در همه امور جریان داشتهباشد. مثلا غذایی که در منزل پخته میشود، 50درصد نسبت به غذای بیرون تفاوت قیمت دارد. بهجای این که ماهانه صدهزار تومان از بیرون غذا تهیه شود، زن و شوهر میتوانند با کمک یکدیگر با نصف قیمت، همان غذا را آماده کنند. علاوهبر اینکه هزینهها کاهش مییابد، غذای سالمتری هم مصرف خواهند کرد. گرچه این موضوع، مباحث زیادی را هم در بر دارد. ولی اگر مدیریت معاش بهخوبی انجام شود، یک لذت خاصی هم برای زن و شوهر بههمراه دارد و ضمن کار کردن در کنار یکدیگر، انس و الفت بیشتری باهم خواهند داشت. اما اگر غذا از بیرون تهیه شود و هزینه زیادی هم بابت آن پرداخت شده باشد، ممکن است همین موضوع بهانه ای برای درگیری باشد. مثلا مرد بگوید؛ بخاطر تنبلی شما (زن)، اینهمه هزینه شده است و در مقابل، زن
نیز در مقابل شوهر، موضعگیری انجام دهد.
من به یک پدر گفتم: شما چقدر به فرزندت کمک میکنی؟ گفت فلان مقدار. گفتم، شما فرض کن فرزندت هنوز ازدواج نکرده و در خانه توست؛ همین خرجی که در دوران مجردی به او میدادی، بعداز ازدواج نیز به او اهدا کن. با این تفکر،
والدین میتوانند تا حدودی مشکل مالی جوانانرا رفع نمایند.
مورد دیگر ایناست که متأسفانه جوانان امروز خیلی تنبلی میکنند. فقط دوست دارند که در ادارات پشت میز نشسته و کار کنند و نسبت به کارهای سخت، رغبتی نشان نمیدهند. من معتقدم الآن، بزرگترها بیشتر از کوچکترها زحمت
میکشند. کوچکترها عادت به خوردن و خوابیدن پیدا کردهاند.
معالاسف باید گفت؛ خیلی از دخترهایی که ازدواج میکنند چنین هستند. پسرهایی مراجعه میکنند و میگویند که خانم من یک غذای ساده نمیتواند درست کند. دختری که در سن بیست تا بیست و پنج سالگی است چرا نباید یک غذای معمولی درست کند!
در نتیجه چنین خانوادهای غذای مصرفی خود را باید از بیرون تهیه کند و مخارج زندگی آنها چند برابر خواهد شد.
بنابر این زوجین، بخش مهمی از ساماندهی خانوادهرا به دوش دارند که باید با تلاش بیوقفه خود، مهارتهای تغذیه، مهارتهای اقتصادی،اخلاقی و معنوی را در خانواده افزایش دهند.
متأسفانه مهارتهای معنوی در بسیاری از خانوادهها کمرنگ شده است.
آیات، روایات و اعمال سفارش شدهای وجود دارد که با انجام آن میتوان فوائد زیادی را کسب کرد. مثلا اعمالی در منابع اسلامی وجود دارد که با انجام آن، روزی انسان زیاد خواهد شد. مثلا گناه، عامل کاهش رزق و روزی انجامدهنده آن
است. زوجی که موسیقی گوش میدهند، به نماز بیتوجهی میکنند، قرآن نمیخوانند، بیاحترامی به بزرگترها میکنند، بیادبی به والدین انجام میدهند؛ نباید انتظار داشته باشند که رزق و روزی آنها زیاد شود. توصیه میشود که زوجهای جوان، نسبت به انجام امور معنوی و عمل دستورات اسلامی حساسیت داشته تا آثار آن را مشاهده کنند.
بارها شده افرادی که مراجعه میکنند و مشکلاتی را مطرح میکنند، میگویم هر صبح که از خواب بلند میشوی نزد والدین خود برو و ضمن بوسیدن دست آنها، درخواست کن برایت دعا کنند. در روایت نیز وارد شده که دعای والدین روزیرا زیاد میکند. خواندن قرآن، توجه به نماز و... رزق روزی را زیاد میکند. در نتیجه خلأهای ارتباط معنوی باعث شده که انسان در تنگنا قرار گیرد. مشکلاتی که با انجام واجبات و مستحبات و ترک محرمات میتوان آنها را دفع و رفع نمود. منابع: استفاده از متون پژوهشگران و اساتید مشاوره حوزه علمیه.