آموزه های تحریف شده مسیحیت، بستر اصلی ظهور شیطانگرایی مدرن
آموزههای مسیحیت در قالب عهدین و بخصوص عهد عتیق زمینه و بستر اصلی ظهور شیطانگرایی مدرن است. در سفر پیدایش تورات، آموزههایی بدین دیده میشود که ابلیس با خدا کشتی گرفت و درنهایت پیروز میدان مبارزه شد و پشت خدا را در این میدان به زمین زد. این آموزه بیان میکند که ابلیس قدرت برتر در جهان است و همان گونه که پیش از این اشاره شد، شیطانگرایی مدرن در الگو قرار دادن ابلیس به همین معنا توجه دارد. در واقع یکی از وجوه الگو بودن ابلیس و شیطان برای شیطانگرایان دقیقاً همین امر است که انسان باید به دنبال قدرت برتر و توانمندی بالاتر باشد و برترین قدرت در جهان از آن کسی است که خدا را به زانو درآورد و آن کسی که چنین کاری را کرده است، کسی جز ابلیس نیست. بنابراین تصویرهایی که عهدین و بخصوص عهد عتیق و تورات از ابلیس ارائه کردهاند زمینه بسیار مناسبی برای ظهور جریانی در جهان غرب فراهم کرده است که خواهان قدرت بالاتر و برتر است. اساساً شیطانگرایی مدرن در اعتقاد به قدرت برین و توانمندی بالا خلاصه میشود. اینان معتقدند کسی در این جهان ماندگار است که دارای برترین و بالاترین توانمندیها و قدرتها باشد. قدرت زمانی در قالب و نمود تسلیحات جلوهگر شده است، در دورهای دیگر در قالب قدرت اقتصادی و در دورههای جدیدتر در ارتباطات و ... اما معتقدند که امروزه، تمام عناصر قدرت با همدیگر دست به دست هم دادهاند و مجموعاً و همراه با هم، عنصر اصلی قدرت را تشکیل میدهند؛ به تعبیر دیگر امروزه قدرت برتر در جهان از آن کسی است که دارای بالاترین تسلیحات، بیشترین ارتباطات، اقتصاد قویتر و دانش برتر باشد.