سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

فرصت نمی دادند از حوا بگوییم

    نظر

تا کی فقط از بلبل و گل ها بگوییم
این شهر عصیان پیشه را زیبا بگوییم؟!
در خواب و بیداری فقط کابوس دیدیم
تا کی برای دلخوشی رویا بگوییم؟!
امروزمان را از همان دیروز کشتند
ما با کدامین شوق از فردا بگوییم؟!
می خواستند آدم شویم اما چگونه...
فرصت نمی دادند از حوا بگوییم!
ما را چنان تا هر سرابی وعده دادند
از یادمان بردند از دریا بگوییم!
ما از جوانی سهممان این شد که تنها
از علم و ثروت سال ها انشاء بگوییم!
مجنون شدیم و عاشقی کردیم اما...
نگذاشتند از عشق و از لیلا بگوییم
ما نان دنیا را به نرخ دین نخوردیم!
بی واهمه از دین و از دنیا بگوییم!
این است مفهوم خدا در مسلک ما
یعنی که بعد از اشهد از الا بگوییم!

از اشعار علی خلیلی