وفادار ترم من
پیش تو بسی از همه کس خوارترم من - زان روی که از جمله گرفتارترم من
روزی که نماند دگری بر سر کویت - دانی که ز اغیار وفادار ترم من
بر بی کسی من نگر و چاره ی من کن - زان کز همه کس بی کس و بییارترم من
بیداد کنی پیشه و چون از تو کنم داد - زارم بکشی کز که ستمکار ترم من
وحشی به طبیب من بیچاره که گوید - که امروز ز دیروز بسی زارترم من
وحشی بافقی