سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

خاطرات سفر به مناطق عملیاتی جنوب

    نظر

به نام زیبایش سلام
از یادمان شهدای غواص و عملیات کربلای چهار تا شلمچه و طلائیه را دیدن و عکاسی کردم و همه ی ذهنم درگیر قفس تنگ دنیا بود که مرا در خود حبس کرده چقدر دیگر پر و بالم توان زدن به قفس تنگ دارد؟
میشود روزی قفس بشکند و پر بکشم؟ یا روزی اینقدر بزرگ شوم که پر بکشم و قفس را با خودم ببرم؟
من نباید بمیرم ، حیف عاشق نیست که مثلا از تب بمیرد؟ عاشق باید مثل شمع بسوزد تا بمیرد و اصلا شاعر شود و اینقدر مثل مداد تا زنده است بنویسد ، مثل یک درخت رشد کند ، مثل یک چراغ نور بدهد!
عاشق اگر از بی دردی بمیرد که عاشق نیست ، عاشق باید آدم شود تا بمیرد ، باید آنقدر فراق بکشد تا بمیرد ، آنقدر انتظار دیدن نگارش را بکشد تا وقت دیدار نگار از شوق بمیرد...
میگویند: من مات علی عشق فقد مات شهید!
من الله التوفیق 18 آذر سال 1395
مناطق جنگی دفاع مقدس