علل گرایش جوانان به شیطان پرستی 4
* از ویژگی های بارز شیطان پرستی در ایران و تفاوت شیطان پرستان در ایران با سایر کشورها بگویید؟
شیطانپرستی یا شیطانگرایی در کشور ما هنوز در دورة نمادین به سرمیبرد و به ایدئولوژی تبدیل نشده است. اما در کشورهای غربی با توجه به شبکه فراماسونری و نیز مبانی عرفان یهودی (قبالا یا کابالا) به یک ایدئولوژی سیاسی و مذهبی تبدیل شده و کاملاً با آرمانهای صهیونیسم هماهنگی دارد. ولی باید توجه داشت که با کارکردی که نمادها دارند، بعد از مرحلة ترویج نمادها، نوبت به انتقال ایدئولوژی خواهد رسید.
خیلی روشن عرض کنم وقتی سلام و علیک جوانان ما اشاره به نماد سرشیطان شد و آنگاه دیدند که فلان هنرپیشة صهیونیست، فلان ورزشکار کابالیست و رئیس جمهور آمریکا نیز دستش را آنطور بالا میبرد، به طور ناخودآگاه با آنها احساس همانندی کرده و ارزشها و اندیشههای آنها را از آن خود میداند.
حالت سرشیطان نمادی از بافومت است که به صورت یک بز روی کره زمین نشسته و به معنای تحقق حکومت شیطان در زمین است.
متأسفانه مسئولین به این ابعاد موضوع توجه ندارند و جنبش شیطانی را فقط از منظر انحرافات اجتماعی میبینند و از لایههای عمیقتر تغافل میکنند. با در نظر گرفتن لایههای عمیق این بحث مواجهه با آن تنها کار نیروی انتظامی نیست، بلکه سازمانهای فرهنگی و سیاسی کشور باید برای آن فکر کنند و برنامه داشته باشند.
موضوع دیگر در مورد شیطانگرایی در ایران و بلکه دنیای اسلام این است که در فرهنگ یهودی - مسیحی ایمان در برابر عقل و دانش قرار دارد و شیطان نماد عقلگرایی است. البته در آنجا عقل محدود به عقل منفعتجو و دنیاگراست. اما به هر حال شیطان نماد عقل و دانش قلمداد میشود که با دعوت آدم و حوا به خوردن از میوة درخت دانش با انسان از بهشت رانده شد. و این موضوع زمینة جذب خیلی از افراد به شیطان بودهاست. اما در دنیای اسلام این حنا رنگ ندارد و شیطان نماد جهل و وهم است و ایمان بر شالودة خرد و معرفت استوار میشود. از این جهت جنبش شیطانگرایی اگر بخواهد توفیقاتی را که در سایر کشورها داشته، در ایران و جهان اسلام تجربه کند، ناگزیر است که به تحریف در دین اسلام دست بزند. و البته اقداماتی را در این راستا آغاز کرده و برخی از آموزههای عرفانی را که با سوء تفسیر به عقلستیزی تبدیل میشود، برجسته میکنند. به خصوص با حمایت از برخی فرقههای منحرف صوفیه، عرفان ناب اسلامی را در چهرهای مسخ شده مینمایند.
* دربارة ریشههای شیطانگرایی در عرفان یهود توضیح دهید.
به اعتقاد یهودیان، بنیاسرائیل قوم برتر هستند و هیچ غیر یهودی، در جامعه یهودیان پذیرفته نمیشود، بنابراین یهودیان نمیتوانند مثل پیروان سایر ادیان دیگران را به دین خود دعوت کنند، آنها این خلاء را با عرفان یهودی پر کردهاند. یعنی اگرچه شما به عنوان یک مسلمان یا مسیحی نمیتوانید یهودی شوید ولی میتوانید به عرفان یهود بپیوندید. امروزه در دنیا تبلیغات زیادی برای عرفان یهود یا همان قبالا صورت میگیرد. شخصیتهای مشهوری نظیر مادونا کابالیست میشوند و آموزههای کابالا در رمانهای کوئیلیو نقش پررنگی پیدا میکند، در رمانهای کوه پنجم، بریدا، شیطان و دوشیزه پریم و حتی کیمیاگر به روشنی تعالیم کابالا دیده میشود.
البته عرفان یهود سر سفرة تعالیم انبیای بزرگ الاهی نشسته است و مطالب صحیح آن زیاد است و در همین مطالب صحیح با عرفان اسلامی همانندی پیدا میکند. اما تحریفات وحشتناکی هم در آن صورت گرفته که مشکل از همین تحریفات آغاز میشود.
یکی از تحریفات عرفان یهود این است که آنها خدا را دارای تجلیات یا سفیراهای خیر و شر میدانند و در واقع جلوههای جلال و قهر و سخط الاهی را جلوههای شر که منشأ پیدایش شر در عالم است، معرفی میکنند. رهبری نیروهای شر به دست فرشتهای به نام "سَمائیل" سپرده شده و در فیلم "گابریل" وقتی "جبرئیل" به زمین میآید، میبیند که سمائیل یعنی یکی از فرشتگانی که در بهشت باهم بودند، بر زمین حکومت میکند. جهان شر الاهی "سیترا احرا" نام دارد.
بر همین خشت کج، آموزة دیگری را مینهند و آن آموزة "شمیطاها" یا ادوار تاریخ است. براساس قبالا جلوههای خداوند در ادوار مختلف تغییر میکند، گاهی در دوران تجلی لطف و رحمت و به سر میبریم و گاهی در عصر قهر و غضب و جلال و جبروت الاهی، چنانکه در تورات میبینیم قوم بنیاسرائیل گاهی مشمول رحمت خداوند بودهاند و گاهی گرفتار قهر و غضب او. دوران قهر و غضب که حتی دامن پیامبران را میگیرد، دورهای است که میل انسان به گناه زیاد میشود و انسان سر به عصیان میگذارد.
دوران تجلی قهر و جبروت عصر غلبة شیطان است و با نگاه توحیدیتر در واقع شیطان دست چپ خداست. در مکتب کابالا ظهور مسیح سرآغاز تجلیات رحمت و لطف الاهی است و تا پیش از آن یا به عبارتی در آخرالزمان دورة غلبة ضد مسیح یا همان شیطان است که آن را عصر آکواریوس مینامند. "آکواریوس" انعکاس "سیترا احرا" در زمین است و ما امروز در عصر آکواریوس به سر میبریم. بنابراین اگر میخواهید، به قدرت و نیروی زندگی و کامیابی برسید باید با شیطان همراه شوید، حتی اگر میخواهید در عصر شیطان با تجلی خدا هماهنگ باشید، باید شیطانی شوید.