اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

علل گرایش جوانان به شیطان پرستی 5

    نظر

* در حالی‌که نگرش اسلامی در این زمینه متفاوت است؟

در نگرش اسلامی تمام صفات خداوند عین ذات او و خیر مطلق است.(خطبة اول نهج البلاغه را ببینید.) نباید صفات الاهی را تکه‌تکه کرد. صفات و اسماء الاهی کمالات ذات او هستند که ما در تحلیل عقلی برای شناخت خود آنها را متعدد می‌کنیم، اما تمام آن صفات پاک یک حقیقت دارد و آن ذات اقدس احدی است. انسان به عنوان خلیفة خدا و آیینة تمام نمای او باید تمام صفات خدا را با هم در قلب خویش متجلی سازد و میان لطف و قهر و جمال و جلال جمع کند؛ در این حال به نوعی عشق سرشار از هیبت و خوف همراه با رجاء و بندگی و خدمت عاشقانه به پروردگار خویش می‌رسد.
در کابالا بر اثر تمایز میان نام‌های و
صفات خداوند به نوعی شرک پنهان معتقد شده‌اند و به جای ذات کامل صفات را می‌پرستند. و این کاری بود که قوم عاد کردند و حضرت هود به آنها فرمود: "أَ تُجادِلُونَنی فی أَسْماءٍ سَمَّیتُمُوها أَنْتُمْ وَ آباؤُکمْ ما نَزَّلَ اللّهُ بِها مِنْ سُلْطانٍ فَانْتَظِرُوا إِنّی مَعَکمْ مِنَ الْمُنْتَظِرینَ" آیا در نام‌هایی که شما و پدرانتان نامیده‌اید با من جدال می‌کنید در حالیکه خداوند هیچ برهانی را بر آن فرو نفرستاده است. پس منتظر باشید، من‌ هم با شما منتظر هستم."اعراف/71 "
قوم عاد
از نظر علمی بسیار پیش رفته بودند و قرآن می‌فرماید به آنها قدرت و تمکنی دادیم که به شما ندادیم. (انعام/6) به همین جهت خداوند معجزة خاصی به حضرت هود نداد و می‌خواست تا آنها با اندیشه و خرد خود و نگریستن به آن همه نعمتی که خداوند به آنها داده است حق را بفهمند. ولی آنها خدا را در نامها و صفاتش تجزیه کرده بودند و به جای خداوند یکتا، نام‌های او را می‌پرستیدند. و این دقیقاً راهی است که در قبالا پیموده می‌شود و عاقبت آن هم روشن است.

* با این تفاسیر، دقیقاً کدام نهادها و سازمان‌ها ( اعم از رسمی یا غیر رسمی) مسئول و نقش بازدارنده را در گرایش به این امر دارند؟

بدون شک در مرحلة اول یک نقش ستادی باید تعریف شود تا برنامه‌های هماهنگی را برای تمام سازمان‌هایی که ظرفیت حرکت در این جهت را دارند، طراحی و ارائه نماید. این نقش قانوناً به عهده سازمان ملی جوانان یا شورای فرهنگ عمومی وزارت ارشاد است.
سپس
رسانه‌ها به ویژه رسانه ملی باید با کارهای کارشناسی اساسی وارد صحنه شوند و اقدام کنند. دوست دارم در اینجا درد دلی را مطرح کنم. سال گذشته دربارة معنویت‌های نوظهور طرحی نوشتیم، که یکی از شبکه‌ها این طرح را پذیرفت و در حد خوبی تصویب کرد. بعد خودشان گفتند که این برنامه یک بخش پژوهشی می‌خواهد، وقتی طرح پژوهشی ارائه شد و آنها مجوز پژوهش را پیش از مجوز تولید صادر کردند، به تهیه کننده گفتند که بودجه پژوهش را از سازمان‌های دیگر جذب کنید تا بعد از انجام و تأیید پژوهش، مجوز تولید را صادر کنیم و این پروژه عملاً متوقف شد.در این موارد باید در یک طرح کلان تقسیم وظایف روشن باشد، اگر قرار است که صدا و سیما بودجه‌های پژوهشی نداشته باشد، با یک معرفی نامه به طور مشخص و با روند تعریف شده، تهیه کننده را به سازمان مربوطه مثلاً معاونت پژوهشی سازمان تبلیغات معرفی کند که تکلیف روشن باشد و آنها هم وظیفة خود بدانند که به این معرفی نامه و در خواست آن ترتیب اثر بدهند. اگر هم هماهنگی بین سازمان‌ها کار محالی است، خود سازمان صدا و سیما هماهنگی درونی برقرار کنند و این موارد را در یک گردش کار روشن و سریع به مرکز پژوهش‌های سازمان ارجاع دهد. تا این مسائل روی زمین نماند.
مسألة دیگر این است که برخی سازمان‌ها، کارشناسان منفصل
از خودشان را در جریان اطلاعات لازم قرار دهند. ما باید دعوا کنیم تا اجازه دهند که به بخشی از مطالب، حتی مطالبی که خودمان دنبال کردیم دسترسی داشته باشیم. این شکاف بین کارشناسان و سازمان‌های دولتی باعث می‌شود که هم کارشناسان دست از مطالعه دراین زمینه‌ها بردارند، و حرفی برای گفتن نداشته باشند و هم سازمان‌های مربوطه کارهای غیر کارشناسی انجام دهند، که بعضاً مخل امنیت ملی است و خودشان فکر می‌کنند که کار درستی انجام داده‌اند. این مشکلات باعث شده که ظرفیت‌های عظیم علمی و معنوی حوزة علمیه و حتی اساتید دانشگاه‌ها در موضوعاتی مثل جنبش‌های نوپدید معنوی و دینی یا شیطان‌گرایی و شیطان پرستی مورد استفاده قرار نگیرد. بنده با اطلاع عرض می‌کنم که سازمان‌های توانمند در این زمینه یا هیچ کاری نمی‌کنند یا کارهای بیهوده و بی‌خاصیتی را انجام می‌دهند که اگر اثر منفی نداشته باشد، بی‌تردید تأثیر مثبتی هم ندارد.

* به تازگی نهاد نمایندگی مقام رهبری نسبت به اشاعه این گرایش (شیطان پرستی) در دانشگاهها و در میان دانشجویان هشدار داده است، به نظر شما به عنوان یک کارشناس از چه سازوکارهایی می‌توان برای مهار این نحله فکری استفاده کرد؟

روشن‌ترین راه این است که بینش بدهیم. وقتی یک دانشجو بداند که از نیروی او چه سوء استفاده‌هایی می‌شود و با برنامه‌ای شیطانی توانایی اعتراض و قدرت تغییر زندگی را در او تباه می‌کنند. اگر یک جوان بداند که تصور بنیان‌گذاران و مروجان جنبش شیطانی این است که می‌توانند مردم را مثل یک گوسفند در جهت اهداف و امیال خود مهار کنند و به خدمت بگیرند، اگر بدانند که با برنامه‌ریزی نه تنها توان فکری و نیروی بدنی او بلکه ذائقة زیباشناسی و ارزش‌های انسانی‌اش را بازیچه خود ساخته و به لایه‌های عمیق معنوی و فطری او تعرض می‌کنند، هیچ کس به آن روی نخواهد آورد.