ابوالفضل
ای که از قتلت زمین و آسمان بگریسته
سینه و دل خون شده روح روان بگریسته
جمله کون و مکان چون قالبند و جان تویی
لا جرم در ماتمت کون و مکان بگریسته
نی همین ما خاکیان بهر تو گریانیم و بس
بلکه اهل آسمان با حوریان بگریسته
ماهی اندر بحر و آهو در بیابان زار زار
مهرو ماه و جمله عالم بگریسته