سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

فیلم سیصد توطئه سینمای غرب (تاریخچه بخش اول)

    نظر

کوروش، بنیانگذار سلسله هخامنشیان که به احتمال زیاد همان ذوالقرنین مورد اشاره در قرآن است از نسل پارسیان بود. پارسیان مردمانی آریانژاد بودند که هر چند تاریخ آمدن آنان به ایران مشخص نیست ولی در کتیبه‌های آسوری از سده نهم پیش از میلاد از آنان با عنوان پارسواش یاد شده است و به نظر می‌رسد آنها ابتدا در حوالی دریاچه ارومیه یا کرمانشاه می‌زیسته‌اند و در قرن هفتم پیش از میلاد بتدریج رهسپار جنوب شده و در منطقه‌ای که به کشور پارس موسوم گشت مستقر گشتند. آنان تحت پیشوایی هخامنشی حکومت خود را تاسیس کردند و قلمرو این پادشاهی در ابتدا بخش‌هایی از استانهای فعلی فارس و خوزستان را در بر می‌گرفت. پارسی‌ها که به مناسبت بنیانگذار خویش خودرا هخامنشیان می‌خواندند بعدها پس از شکست دولت عیلام بخش‌هایی از این پادشاهی را نیز ضمیمه خود ساختند و به بتدریج به دولتی بزرگ در بین دولتهای بزرگ آن عصر نظیر عیلام، آسور و ماد مبدل گشتند و بعدها به دو شاخه اصلی و فرعی تبدیل شدند.

 

دولت پارس در دوره پادشاهی کورش و در سایه تدبیر و قدرت والای فرماندهی این پادشاه خردمند پادشاهی‌های بزرگ آن عهد همچنین ماد، لیدیه و بابل را تحت سیطره خود در آورد و دولت هخامنشیان به عنوان یکی از بزرگترین پادشاهی آن عصر یا به عرصه گیتی نهاد. کوروش پس از فتح لیدیه که بخشی از کشور ترکیه کنونی را شامل می‌گردید. با یونیانان ساکن در منطقه آسیای صغیر همجوار گشت که تا پیش از آن تحت حاکمیت پادشاهی لیدیه قرار داشتند و مدت کوتاهی پس ازآن کلیه یونانیان منطقه آسیای صغیر شامل جزایر لس بوس (lesbos) و چیوس (chies)، فرنگیه (phrggie)، کیلیکیه (cilgcie) و لیکیه (lycie) سیطره پادشاهی هخامنشی را پذیرفته و خراجگزار کوروش گردیدند. کوروش نیز برای اطمینان خاطر از این یونانیان بخش غربی آسیای صغیر را که محل استقرار یونانی‌ها بود به دوایالت تقسیم کرد و مرکزیت یکی از این ایالات را شهر سارد (پایتخت سابق کشور لیدیه) و کرسی ایالت دیگر را شهر داسکلیون (dasklyon) قرار داد و برای هر یک از شهرهای یونانی این ایالات فرماندهی منصوب کرد تا مانع اتحاد این شهر‌ها شود. از آن زمان ایران با یونانیان مستقر در مجمع الجزایر یونان کنونی هم مرز گشت و این وضعیت تا پایان پادشاهی هخامنشی تداوم یافت.

در دوره پادشاهی کوروش درگیری خاصی بین ایران و یونانی‌ها پیش نیامد و یونانی‌ها که از قدرت پادشاهی جدید التاسیس هخامنشی دچارهراس شده بودند بشدت سعی داشتند از هر گونه اقدامی که خشم کوروش را فراهم می‌آورد خودداری ورزند.

البته به نظر می‌رسد کوروش درصدد گسترش فتوحتات خود تا قلب یونان و تسخیر تمامی مجمع الجزایر کنونی یونان نیز بوده است و در ملاقات با هیئت اعزامی از سوی اسپارت نیز عنوان کرده بود: من با مردمی که در میدان جمع می‌شوند تا به قید قسم بیکدیگر دروغ گویند... اگر زنده ماندم چنان کنم که... از بیچارگی خود بنالند. این اظهارات نشان می‌دهد بنیانگذار پادشاهی هخامنشی اگر فرصتی پیدا می‌کرد متصرفات خود را از آسیای صغیر تا بونان نیز ادامه می‌داد ولی جنگ‌های در شرق ایران در نواحی خراسان، سیستان تا حوالی پاکستان و هند و همچنین تسخیر بابل که یکی از عظیم‌ترین پادشاهی‌های آن زمان بود به وی اجازه تحقق این هدف را نداد.