سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

سالهای درس بدون مهدی

    نظر

آقا جان تمام این سالها که درس خواندیم;

دبیر ریاضی به ما نگفت که حد غربت تو وقتی شیعیانت به گناه نزدیک می شوند بی نهایت است!

دبیر شیمی نگفت که اگر عشق و ایمان و معرفت با هم ترکیب شوند شرایط ظهور تو مهیا می شود... !

دبیر زیست نگفت که این صدای تپش قلب نیست... صدای بی قراری دل برای مهدیست.. !

دبیر فیزیک نگفت که جاذبه ی زمین اشک های غریبانه ی توست...
جاذبه ی زمین به همان سمتی ست که تو هستی...!

دبیر ادبیات از عشق مجنون به لیلی,از غیرت فرهاد نسبت به شیرین گفت،
اما از عشق شیعه به مهدی, از غیرتش به زهرا(س) نگفت.. !

دبیر تاریخ نگفت که اماممان امسال سال چندم غربتش است؟!
نگفت غربت اهل بیت علی(ع) از کی شروع شد و تا کی ادامه دارد..
.
دبیر دینی فقط گفت که انتظار فرج از بهترین اعمال است
اما نگفت که انتظار فرج یعنی گناه نکنیم و یعنی گناه نکردن از بهترین اعمال است!

دبیر عربی به ما یاد داد که مهدی اسم خاصی است که تنوین پذیر است!
اما نگفت که مهدی خاص ترین اسم خاص است که تمام غربت و تنهایی را پذیرا شده است...

فدای غربتت یابن الحسن


افسوس ؛ نفهمیدیم مهدی کیست

    نظر

افسوس که همه برای برآورده شدن حاجت شخصی خود به مسجد جمکران می روند و نمی دانند که خود آن حضرت چه التماس دعایی از آنها دارد که برای تعجیل فرج او دعا کنند.
تا رابطه ما با ولی امر امام زمان (عج) قوی نشود، کار ما درست نخواهد شد و قوت رابطه ما با ولی امر (عج) هم در اصلاح نفس است.
اگر بفرمایید به آن حضرت دسترسی نداریم، جواب این است که چرا به انجام واجبات و ترک محرمات ملتزم نیستید؟ او به همین از ما راضی است.
آیت الله بهجت


چه شود گر نظری بر من بیچاره کنی

    نظر

حال من بی تو خراب است کجایی آقا

نقش من بی تو برآب است کجایی آقا

عمر بیهوده من بی تو چه ارزد تو بگو

زندگی بی تو سراب است کجایی آقا

دل غمگین مرا کی تو عنایت بکنی

منتظر بهر جواب است کجایی آقا

تا که از در برسی رخ بنمایی تو به من

دل من در تب و تاب است کجایی آقا

از غم دوری تو هر نفس ای راحت جان

گریه بی حد و حساب است کجایی آقا

داستان غم هجران تو ای یوسف من

قدر یک کهنه کتاب است کجایی آقا

چه شود گر نظری بر من بیچاره کنی

یک نظر بر تو صواب است کجایی آقا


ای کاش هوادار تو باشم

    نظر

من چشم گشودم که هوا دار تو باشم هر صبح و مسا بر سر بازار تو باشم

من تاجر عشق توام و آمدم اینجا ای ماه ترین تا که خریدار تو باشم

یک عمر نگاه هوس آلود نکردم تا لایق یک لحظه ی دیدار تو باشم

یک لحظه اگر دیده ببیند گل رویت تا روز جزا سخت بدهکار تو باشم

توصیف تو گفتند و مرا بود همین بس تا در همه ی عمر گرفتار تو باشم

جای من اگر نیست به گلزار تو آقا بگذار که خار سر دیوار تو باشم

عمریست که بیمار توام ای همه خوبی توفیق کمی نیست که بیمار تو باشم

گوش شنوا داده به من خالق سبحان تا گوش به فرمان و به گفتار تو باشم

در وصف تو گفتم غزلی تا به صف حشر دستم که تهی بود طلبکار تو باشم


منتظر غائب

    نظر

به نام زیبایش سلام
برخی منتظر امام غائب هستند!
چون امام غائب را فرمانبری لازم نیست
خدا را فرمان نمیبرند
امید دارند یار مهدی باشند!!!
چه امید بیهوده ای...
مهدی تو میان ما منتظران غریبی...
چه رسد میان دشمنان..
آه ؛ توی آینه روی من بیچاره سیاه است...


تنهاترین امام

تنها ترین امام زمین، مقتدای شهر
تنها، چه میکنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟

وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند
دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر

تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد
گم می شود صدای تو در خنده های شهر
تهمت،ریا و غیبت و رزق حرام و قتل
ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر

دلخوش نکن به “ندبه”ی جمعه، خودت بیا
با این همه گناه نگیرد دعای شهر!

اینجا کسی برای تو کاری نمی کند
فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر

گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند
شرمنده ام! از این همه کذب و ادای شهر

هر روز دیده می شوی اما کسی تو را
نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر

جمعه…غروب… گریه ی بی اختیار من…
آقا دلم گرفته شبیه هوای شهر


زاده خیال

    نظر

اگر میخواهید حال خود را هنگام ملاقات حضرت حجت بدانید،
ببینید الان در ملاقات با قرآن چه حالی دارید!
اگر مشتاق قرآنید می توانید امیدوار باشید
که مشتاق حضرت حجت حقیقی هم هستید
و گرنه اگر قرآن نزد شما مهجور است و با آن انسی ندارید
و فکر می کنید که مشتاق حضرت حجت هستید،
آن شخص امام زمان، زاده وهم و خیال خودتان است!
آیت الله بهجت


آیا شود که زائر کرببلا شوم

    نظر

آقا بیا که پای نگاهت فدا شوم
آقا بیا دست مرا بگیر مبادا جدا شوم
بگذار چون کبوتر پر بسته در قفس
با تو زقید و بند گناهان جدا شوم
دیگر بس است این همه غفلت برای من
باید به درد عشق شما مبتلا شوم
سوگند میخورم که خبر داری از دلم
آیا شود که زائر کرببلا شوم

امشب که دل شکسته ای و گریه میکنی
بگذار با سرود غمت هم نوا شوم...