سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

غرق انتظار

    نظر

دلم به وسعت صد زخم، داغدار تو شد
تمام سینه من دشت لاله زار تو شد

بلور صبر من از طاقِ طاقتم افتاد
شکست مثل دلِ من که بی قرار تو شد

مدینه چشم به راه تو، مکّه گوش به زنگ
حرم به زمزمه و، زمزم اشکبار تو شد

نجف به شوق ظهور تو یا علی گویان
نگاهدار و نگهبان ذوالفقار تو شد

نگاه سامره سرمست سرمه دیدار
مُدام، خیره به سرداب یادگار تو شد

قسم به کام عطش دیدگان دشت فرات
زمینِ کرب و بلا، غرق انتظار تو شد

به ناامیدی سقّای کربلا سوگند
امید من، دل امید، امیدوار تو شد

چنان که باید و شاید، کسی به یاد تو نیست
قلم ز مصرع این بیت شرمسار تو شد

تو گفته ای که غریبم، شنیدم و مُردَم
دلم، شکسته قلب جریحه دار تو شد

مپوش ای ز پدر مهربان تر از ما روی
بیا که مادرِ ایّام سوگوار تو شد

به زندگانی ما رحم کن، بیا و ببین
که روز ما چو شب زلفِ تابدار تو شد


بیا و جرعه ای از جام خود به من بچشان
که پای، تا به سرِ (واعظی) خمار تو شد
احمد واعظی