سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

غروب جمعه

    نظر

من خاطر خواه غروب جمعه دیوونه میشم
هر کجا باشم همون وقت راهی خونه میشم

آلبوم گل رو ورق می زنم و بو می کنم
خونه ی خیالمو باز آبو جارو می کنم

گلای محمدی چشمامو خیره می کنه
واسه گریه کردنام بغض ذخیره می کنه

یه گل بنفشه دارم که یه گوشش نیلی یه
آدم احساس می کنه جای کبود سیلی یه

لاله ای دارم که رنگ خونه ، غوغا می کنه
هفتاد و دو عشوه با رنگ فریبا می کنه

هی ورق می زنم و روی گلا دست می کشم
انگاری تو باغ که نه توی اجاق آتشم

گل نرگس همشه برام یه راز مبهمه
هر چی من ازش بگم حس میکنم بازم کمه !

پرس و جو  که می کنم  میگن همین نزدیکیهاست
گل بی نشونمو کسی نمی دونه کجاست

من تو بحرش که می رم دلمو پریشون می کنه
مستی چشمای اون آدمو حیرون می کنه

دل خاطر خواه من صفحه ی آخری داره
چشم انتظارکش و نشسته بر دری داره

صفحه ی آخر آلبوم من آسمون یه
یه گل گمشده تو صحرای بی نشونی یه

فرشته و انجیر - پروانه نجاتی و غلامرضا کافی