محاله بتونی تصور کنی. . .
از این راهرو یک نفر رد شده ، که عطرش همونه که تو میزنی
برای به زانو درآوردنم ، تو از مرگ حتی جلو میزنی
از این راهرو یک نفر رد شده ، مثل وقتایی که تو ناراحتی
نفس میکشم با تمام وجود ، عجب عطر خوبی زده لعنتی
یه جوری دلم تنگ میشه برات ، محاله بتونی تصور کنی
گمونم نمیتونی حتی خودت ، جای خالیتو تو دلم پر کنی
صدات میکنم تا همه بشنون ، جواب صدام غیر پژواک نیست
من اونقدر شکستم حس می کنم که ، هیچ ارتفاعی خطرناک نیست
یه جوری دلم تنگ میشه برات ، محاله بتونی تصور کنی
گمونم نمی تونی حتی خودت ، جای خالیتو تو دلم پر کنی.