همه مهمان خداییم
سلام
واسه نوشتن نیاز به یه حس داری..
سعی میکنی بفهمی ماه مهمانی خدا یعنی چی!
ولی ذهنت خسته تر از این حرفهاست...
خیلی خسته ای ... از چی؟ نمیدونی!
وقتی به الطاف خدا نگاه میکنی...
میبینی واسه ی تو همه ی سال مهمونی خدا بوده!
خدا با وجود همه ی بی خیالی های تو!
با وجود فراموشی های تو ! بازم بیادته!
اون دوست داره! به فکرته!
توی پی یه راه تاریکی ولی خدا با یه دریایی از نور دنبالت میاد...
توی کوچه های تنگ و تاریک نا امیدی پا به پای تو اومد و روشن کرد همه جا رو!
ولی تو نفهمیدی... داشتی توی تاریکی های نا امیدی به چاه عمیق بی ایمانی سقوط میکردی!
به دادت رسید و دستت و گرفت تا شاید یروزی یجایی یه الحمدلله بگی!
کاش وقتی چیزای بد ذهنمون رو پر میکنن ، جایی اندازه سر سوزن برای اتفاقای خوب باقی میزاشتن!
کاش میفهمیدیم روزه گرفتن واسه خوب شدنه!
واسه درک محبته ، برای فهمیدن عشق خداست!
برای اینه بتونیم بهتر باشیم... مودب تر! مهربونتر! عاشق تر!
کاش میفهمیدیم با بعضی حرفها به دل بقیه تیر میزنیم...
کاش بعضی اخلاق ها رو ترک میکردیم!
کاش بعضی حرفها رو فراموش میکردیم...
کاش وقتی میگیم مسلمونیم واقعا باشیم!
کاش از خدا یکم ترس نه! شرم کنیم...
خجالت بکشیم... طاعات رو بیشتر کنیم...
خدا را شاهد حرف ها! و اعمال خود بدانیم که فاصله ی این دو آسمان است و زمین!
خدا را دوست بدانیم... خدا را از بین اشکها بخوانیم...
خدا را بدانیم خدا را بفهمیم... او از ما چه میخواهد؟
ادعونی استجب لکم...بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را...
پس بخوان صدایش کن... یا الله یا الله یا الله
ماه میهمانی است کمک کن مهمان خوبی باشم...
ذهنم زیاد مرتب نبود.. اگر بد نوشتم خودت ببخش. یا الله