سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

مانند خاکستر به بادم میدهد دنیا

    نظر

وقتی که خسته میشوم از مردمان شهر ...
از این تمام هستی و این ساکنان دهر
رنگین نمیشوم شبی از این هجوم رنگ
شاید به زنجیرم کشند ؛ شاید شبی به سنگ!
اما به این فانوس ها سوگند ، من هستم
با اینکه از تکرار این کابوس ها،  خستم
با اینکه میدانم شبی آرام و بی پروا...
مانند خاکستر به بادم میدهد دنیا
اما به وجدانم قسم ؛ اینجا نمی میرم !
تا دست خود را سمت این ناقوس ها گیرم ..
با مشت میکوبم به این ناقوس وحشت زا
شاید به هوش آیند این نفسان وا نفسا!!(افروز)