سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

میدونه اختیاره!!!

    نظر

سلام دوستان عزیزم...
اینجا نه میدون عمله، نه پای میز محاکمه ست و نه .... بلکه میدونه اختیاره!!!
آره...درست شنیدید..همون چیزی که همه ی شماها میخواین.دوست دارید آزاد باشید ،آزاد فکر کنید و آزاد بگردید!
اما یه سوال "؟"  برای چی؟ کی؟ و تا به کجااااااا؟ تا حالا این سوال رو از خودتون پرسیدید؟!
میخوای بگین : " ول کن بابا حوصله داری توام!  فقط خوش باش... " آره؟
عزیز دلم من نمیگم آزادی چیزه بدیه...خوشگذرونی و لذت بردن رو باید بذاری کنار.نه کی گفته؟
آزاد باش ، آزادانه  فکر کن ، و آزادنه لذت ببر...ولی نه اونقدر که بخوای شخصیت خودت و دیگران رو ببری زیر سوال.
آره،میدونم تو جوونی نیاز به عاطفه داری ، نیاز به محبت داری ، نیاز به کسی داری که نیازهاتو بر طرف کنه...اما نه طوری که راهی رو بری که برگشتنش سخت و محاله!
چقد نیاز به کسی داری که بهت بگه دوست دارم ، بهت بگه بدون تو میمیرم و از این حرفها...  ؟؟؟  تو اسم اینارو میزاری رفع نیاز ، آره؟؟؟
نه عزیزم...اینا رفع نیاز نیستن... بلکه به عقیده ی من اینا چیزی جز نقض در وجوده خودت نیستند!
نمیخوام فکر کنی من شدم یه روحانی و توام پای منبر من نشستی و مثل بقیه دارم میزنم تو سرت که این کارو انجام بده ، اون کارو انجام نده....اصلا" قصدم این نیست.
من هم یه زمانی مثل شماها بودم،به هیچ صراطی مستقیم نبودم.ولی یه زمانی رسید واسم که به بیان خودم آخر خط بود...
آخر خط جاییه که میتونم بگم هر چیزی جایه خودشو به حسرت و پشیمانی میده.اونقد از زندگی و لذت هاش که نا قبل،شب و روزت شده بود بدت میاد که دوست داری راحت بشی.
میخوام یه پیشنهاد بدم.اگه حرفام واستون تا اینجا ارزش داشت ، این کاریو که ازتون میخوام انجام بدید:
یه شب که همه خوابن و سکوت برقراره ، برو روی تراس یا توی حیاط و به آسمون خیره شو...هر چقد که خواستی...شروع کن به صحبت کردن.هر چی که خواستی بگو.از هر کجا که دلت پره ، از هر چی که میخوای و از هر چی که ازش خسته شدی...فقط یادت باشه اول هر حرفت نام خدا رو بیاری...حسه عجیبی درت به وجود میاد...
تازه میفهمی که چقدر همنشین شدن با خدا زیباست....دوستون دارم...فعلا"