اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

نمیدونی چه حالی دارم

    نظر

نمیدونی ، که چه حالی داره قلبم / نمیدونی ، چه بغضی تو گلومه نمیدونی ، که چه بیقرارو گریونم / وقتی دونه دونه عکسات روبرومه نمیدونی، چقدر، دستاتو کم دارم / نمیدونی، چقدر ، تنهایی بی رحمه که وقتی نیستی توی آیینه میبینم / یه مردی ، که شکسته و نمیفهمه ...گریه‌آور
تمومه ساعتا رو، بی تو داغونم / تمومه عمرمو یاده تو میمونم که واسه ،‌یه لحظه برگردی به این خونه / ببینی تو نبوده تو، چه دیوونم بگو ،‌دستمو میشناسی یا نه؟! نگو، عطرم واسه تو آشنا نیست بگو‌، که هنوزم، منو میشناسی / فقط نگو،نگو که ناشناسی فقط نگو، نگو که ناشناسی… دیگه دستای سردم، نا نداره / قلم رو ،روی کاغذی بیاره که بیاد تو ترانه بنویسه همون مردی که بی تو بیقراره...دلم شکست