اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

راه خدا

    نظر

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ وَ جَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ
بگو: او خدایی است یکتا و اوست که از همه کس و همه چیز بی نیاز است؛ نه فرزند کسی است و نه فرزندی دارد و هموست که کسی چون او نیست.
هر فطرت پاکی وجود خداوند را یقین دارد و کم تر مسلکی موجود است که خالق را نفی نماید؛ اما نقطه ی تقابل، پیرامون توصیف آن خالق است.
در این مورد کم تر دین و مسلکی موجود است که به خطا نرفته باشد؛ چه در فرقه های منحرف در دین اسلام  خداوند را به گونه ای وصف می کنند که مخالف عقل و فطرت انسان است.
خداوندی که دارای فرزند است و با پسر خود کشتی می گیرد!!
 خدایی که دارای دست و پا و صورت و چشم بوده، در قیامت مشاهده شود؛ خدایی که نشانه ی شناخت او در قیامت توسط مؤمنین ساق پای او باشد!!
این گونه تعاریف به دور از شأن الاهی بوده، هر عقل سلیمی آن را نفی می کند.
در میان تمام ادیان الهی تنها شیعه قائل است که خداوند آن گونه است که:« اللهُ اکبرُ مِن اَن یوصَف»: خداوند بزرگ تر از آن است که حتی وصف شود؛ این معنایی است که هر روزه با گفتن آن در نماز، به آن اقرار می کنیم.
در مذهب شیعه خدای یکتا خدایی است که  لَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ  است؛ خدایی است که هیچ کس و هیچ چیز مانند او نیست.
در مکتب تشیع، خداوند از چشم وهم و خیال بشر به دور است؛ چه رسد که با چشم سر دیده شود. روایات اهل بیت علیهم السلام هر توصیفی که خدا را محدود نماید و او را مخلوق اذهان نماید، نفی می کند.
و یکی از دلایل حقّانیت مذهب شیعه، همین معارف توحیدی مطابق ِعقل آن است.
تمام کتاب های آسمانی را زیر و رو کنید؛ همه ی ادیان را بررسی کنید؛ در هیچ مذهب و مسلکی، یک سر سوزن از معارفِ بلندِ توحیدی علی بن ابی طالب علیه السلام را نمی یابید.
این مطالب عمیق معرفتی که در دعاهای معصومین علیهم السلام آمده است در هیچ مذهبی نیست:
« یا مَن لا یکیفُ بِکیفٍ وَ لا یؤینُ بِاَینٍ»: (ای خدا) ای کسی که او را کیفیت و چگونگی نیست! ای که لامکانی!
« یا مُحْتَجِباً عَنْ کلِّ عَینٍ»: ای که از هر چشمی در پرده ای!
« یا مَوصُوفاً بِغَیرِ کنْهٍ وَ مَعرُوفاً بِغَیرِ شبه» : ای (خدا) که (در نزد بشر) شناخته شده ای، بدون این که شبیه و نظیری داشته باشی!
دریایی از معارف توحیدی، در نهج البلاغه و کتب روایی و ادعیه ی امامان معصوم علیهم السلام موجود است که این خود دلیل حقّانیت تشیع است.
اگر دین، وسیله ای جهت قرب و بندگی خداست؛ پس باید وسیله ای جست که این کار از او برآید و به یقین، این وسیله تنها معارف توحیدی امامان معصوم علیهم¬السلام است. دینی که خدایش از صبح تا شب با بنده-اش کشتی بگیرد، دین تحریف شده است؛ مذهبی که خدایش، جسم و شکل و صورت داشته باشد، مذهب نیست.
فاعتبروا یا اولی الابصار!
پس باید به سوی خدا وسیله ی صحیح جست.
چرا که خداوند می فرماید: یا اَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ابْتَغُوا اِلَیهِ الوَسیلَةَ  :
 ای کسانی که ایمان آورده اید تقوای الاهی پیشه کنید و برای تقرب به سوی او از وسایل الاهی استفاده نمایید.
امیرمؤمنان علیه السلام در مورد این آیه فرموده اند:« من وسیله ی تقرب به خدا هستم.»
آری! تقرب به درگاه خدا، تنها از راهی که خود او معین فرموده، ممکن است. در میان بنی اسرائیل خانواده ای بود که اگر هر یک از آن¬ها چهل شب به درگاه خدا دعا می کرد، خواسته-اش اجابت می شد. یکی از اعضای آن خانواده چهل شب به درگاه الاهی استغاثه نمود؛ اما دعایش مستجاب نشد؛ به خدمت حضرت عیسی علیه السلام رسید و علت را جویا شد؛ مسیح علیه-السلام هم به درگاه خدا متوسل شد؛ وحی آمد که:
« ای عیسی! بنده ی من از غیر از آن دری که باید، به نزد من آمده. او مرا در حالی خوانده که در دل به تو شک دارد؛ پس همانا اگر آن قدر مرا بخواند که گردنش قطع گردد و انگشتانش بیفتد، من پاسخ او را نخواهم داد.» 
و این گونه است که توسّل به امامان معصوم علیهم السلام که در میان شیعیان مرسوم است، دلایلی محکم به استناد قرآن و روایات دارد.
در این زمان صراط مستقیم، شاه راه سعادت، کشتی نجات، آیت بزرگ الاهی، جانشین و خلیفه ی خداوند بر روی زمین، حق مطلق، مخزن علوم الاهی، وارث علم وکمالات انبیا، حافظ اسرار الاهی و فریادرس و پشت و پناه مؤمنان، وجود مقدس حضرت بقیة الله الاعظم ارواحنا فداه است؛ لذا باید دست توسل ما به سوی آن بزرگوار بلند شود که در زیارت آن حضرت می خوانیم:« اَلسَّلامُ عَلَیک یا سَبیلَ اللهِ الَّذی مَنْ سَلَک غَیرَهُ هَلَک » :
سلام بر تو ای راه خدا! که هرکه راهی جز آن بپوید به راستی تباه و هلاک می شود.