گل واژه های شاعر
تو را به خلوت شب های عاشقان برگرد
تو را به حــــق دعـــــای فرشتگـــــان برگرد
به جمـعه جمعه ی عمرم قسم که دلتنگم
دوباره جمعه شده ، صــــاحب الزمان برگرد
در چـشـــــــم تو از پـرتـو خــورشــید نشان است
لبـخــــــــــند پر از مهـــــر تو آرامـــــش جــــان است
لـطــــف و کرمــــت یک سـره چــــون رود روان است
چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است
بی تــاب تر از آیــنه هــا بود دلش
چون قاصدکِ عشق ، رها بود دلش
هرگز به زمــــین و اهل آن فکــر نکرد
هر لـــحظه به دنبال خــــدا بود دلش «شاعر: هور»