سبک زندگی
به نام زیبایش سلام
اینروزها تمام فکرم شده سبک زندگی!
خب! حق هم دارم چون سخت است ابعاد زندگی اهل بیت رو شناختن و توی زندگی پیاده کردن!
شرایط امروز زندگی ها زیادی دیجیتالی شده و با هزار و چهارصد سال پیش قابل مقایسه نیست!
این روزها شناخت همه چیز مشکل و مشکلتر از همه شناخت خود! شناخت هویت درونی خودت!
خودی که همراه منو شماست! شناختش چرا سخت است؟ چون میگویند هرکس که خودش را بشناسد قدمی بزرگ در شناخت خدایش برداشته!
خود! من! منی که گاهی شادم! گاهی غمگین! گاهی خوبم گاهی بد! گاهی گرسنه گاهی سیر! گاهی امیدوار گاهی ناامید!
من دوستانی دارم و داشتم! دوستانی که اشتباه فکر میکردند دوستانی که ادعای عشق داشتند اما خودشان هم نمیدانستند ارتباطشان فقط یک وابستگی است نه عشق نه علاقه!
یک احساسی که فقط دو نفر را به هم نیازمند نگه میدارد! یه چیزی مثل مواد مخدر!
بهش وابسته ای.. دوستش داری دوری ازش برات سخته! هر معتادی ترک کردن براش سخت ترین کاره!
گاهی هم که عشقها شده تلفنی! برای همین است این قبیل تابلو ها را زیاد میبینیم:
انواع سیگار ؛ سیمکارت ؛ کارت شارژ! دقت کن کنار هم فروخته میشوند!
پس نتیجه گیری اول: ارتباطات دیجیتالی عشق نمی آورند و در 99 درصد اوقات فقط اعتیاد و وابستگی شدید هستند.
دوستانی دیگر که برای درک مفهوم خلقت خداوند زندگی روزمره را رها کرده و به کسب دروس حوزوی پرداختند!
خب باید این گروه را مثبت ارزیابی کرد ولی پس از گذر مدتی کوتاه حوزه را رها کرده و سرگردان تر از قبل شدند!
نتیجه گیری دوم: برای شناخت خدا و مفهوم خلقت خداوند نیازی به عبادات طاقت فرسا و علوم فقه و حوزوی نیست!
«در تاریخ داریم کارگر های ساده و بعضا بی سواد که به حضور آقا امام زمان رسیده اند»
دسته ی بعدی افرادی که به بی خیالی زده اند و به سبک این شعر: خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو! زندگی میکنند.
این دسته از اطرافیان خود تاثیر میپذیرند و اغلب تاثیرات منفی! زیرا در زندگی به هیچ اصلی احساس پایبندی ندارند و میگویند خوشی کن و جوانی!
نتیجه گیری سوم: این دسته هم خیری از دنیا نخواهند دید!
دسته چهارم کسانی اند که واجبات شرعی دین خود را انجام میدهند و مستحبات را هم اگر در توانشان بود پایبند اند! سعی میکنند دروغ نگویند تهمت نزنند بی حرمتی و بی ادبی نکنند متبسم باشند حرف و عملشان یکی باشد و خلاصه هرچه را بد میدانند ترک کنند و هرچه نیک را بجا آورند... سعی میکنند نیکوکار باشند تا عاقبت بخیر شوند!
نتیجه گیری نهایی: این دسته مومنینی هستند که به معاد اعتقاد دارند.
از هر دری سخن گفتم تا بگویم چقدر غافلیم! چقدر درجا زده ایم و هنوز هم میزنیم!
گاهی یک نوجوان از یک پیر که هفتاد سال عبادت کرده بالاتر میرود! گاهی باید به خودت تلنگر بزنی شاید بخودت بیایی!
چند وقت است نتوانستی به خدا فکر کنی؟
چند وقت است وقت نکردی به آسمان نگاه کنی؟
چند ماه است طلوع خورشید را ندیدی؟
چند مدت است خدا از زندگی هایمان حذف شده؟
آیا همانقدر که بفکر کارت شارژ موبایل هستی بفکر شارژ روح و روانت هم هستی؟
چقدر خدا را منتظر گذاشتیم؟
چقدر از پی دنیا دویدیم و رو دست خوردیم؟
چقدر مبهوت زرق و برق دنیا شدیم؟
چقدر؟
دیگر سخن کوتاه کنم...
در این سن و سال چقدر بندگی کرده ایم؟