اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

خیال بی تو شدن...

    نظر

همه چی آروم نیست این دل من خونه
همه چی آروم نیست این دلم ویرونه
همه چی آروم نیست این چشام بارونه
آقا!
شب و روز میبارم شب تا صبح بیدارم
یابن الحسن!
شبیه شمع که تا جان میسوزد...
برای شیعه تو سوخته ای موعود
آقا نمیدانم متن است یا شعر!؟
هرچه هست هوای تلخ دوری توست!
نفسم گرفته! نمیتونم ببینم منتظرت نیستم!
آقا تو هم دل داری!
میگیرد از بی وفایی ما؟
دلت را میگویم!
دلم خراب تر از این هم میشود؟
باشد... بگذار بگویند: بی صاحب است.
حتی خیال بی تو شدن میکشد مرا...