اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

شاید فراموشت شده...

    نظر

دستاتو از دستم نگیر طاقت ندارم
این دوری و از سر بگیری کم میارم
دردای بعد از تو تحمل کردنی نیست
یوسف ته چاهم بمونه ناتنی نیست
شاید فراموشت شده یک عمر کم نیست
این گریه های بی صدا دست خودم نیست

برگرد امشب دیگه داره دیر میشه
آدم مگه با عشقشم درگیر میشه
این آدما اصلا شبیه تو راه نمیرن
دنبال حوا تا ته دنیا نمیرن
بی تو تمام زندگیم بی رنگ میشه
بین من و قلبم همیشه جنگ میشه
وقتی نباشی این نفس معنی نداره
پرواز کردن تو قفس معنی نداره
دروازه خوشبختی رو بستی و رفتی
من فکر کردم تا ابد هستی و رفتی

راضی نباشی زندگیم از دست میره
راضی نشو دور از همه قلبم بمیره
غربت تمام عالمه وقتی نباشی
این گریه ها خیلی کمه وقتی نباشی

شب گردی های من دوباره بی هدف شد
راه تموم غصه ها از این طرف شد
درد من حرفایی که داری میزنی نیست
یوسف ته چاه هم بمونه نا تنی نیست
بندگی