ازدواج در قرآن «2» دلایل تاخیر ازدواج
«وَ مِن آیاتِه أن خَلَقَ لَکُم مِن أنفُسِکُم أزواجاً لِتَسکُنوا إلَیها وَ جَعَلَ بَینکم مَوَدَّةً وَ رَحمَة»
اولین عامل پیوند دادن برخی مسائل با ازدواج از عوامل مهم تأخیر ازدواج است، مثلا والدین موضوعاتی مثل؛ تحصیل، شغل، سربازی و درآمد را به ازدواج پیوند میدهند.
در زندگیهای گذشته، این مسائل در جایگاه خود دارای اهمیت بودهاست و اگر جوانی مؤمن، متدین و فعال درخواست ازدواج میکرد، درخواست او مورد قبول قرار میگرفت و به تدریج شغل و درآمد او با همراهی و کمک والدین مهیّا میشد. چه اشکالی دارد که والدین پسر و دختر، با کمک همدیگر زمینه شغل، مسکن و درآمد را برای فرزندان خود فراهم کنند.
دومین مورد، کاهش توکل والدین و فرزندان است. متأسفانه برخی والدین، جوانی را که دارای تمکن و تمول هستند را قبول داشته و نسبت به جوانیکه مال و اموالی ندارد، بیاعتنایی میکنند، درصورتیکه همان افراد، وقتی خود ازدواج میکردند، هیچیک از مواردی که از پسر یا دختر درخواست میکنند، نداشتند و در مسیر زندگی به خیلی از امکانات دست یافتند. اما نسبت به پسر و دختر خود همان تفکر را پیاده نمیکنند!
«بیاعتنایی والدین نسبت به ازدواج» از دیگر عوامل تأخیر ازدواج است. یادم هست که در گذشته افراد فامیل (دایی، عمو، خاله، عمه) دست به دست همدیگر میدادند و زمینه ازدواج پسر یا دختری را فراهم میکردند. اما متأسفانه الآن کمتر چنین مواردی پیدا میشود.
از دیگر عوامل تأخیر ازدواج «مدلهای موجود در مطبوعات و رسانهها»میباشد. مثلا مشاهده میشود فیلمی از زوج تازه ازدواجکرده در تلویزیون نشان میدهند که خانه آنچنانی،آشپزخانه مجهز، مبلمان و ماشین مدل بالا رابه تصویر میکشد. حال باید پرسید آیا اکثر جوانان امروزی این امکانات رادارند یا عدّه قلیلی اینچنین زندگی میکنند! این مدل، غلط، اشتباه و غربی است که از رسانههای دولتی، به عموم جامعه نشان داده میشود. بنده در یک جلسهای خطاب به مسئولان صدا و سیما عنوان کردم شما با این کار خود، جوانان را تحقیر میکنید. جوان با دیدن چنین صحنههایی میگوید؛ من عُرضه خرید چنین خانهای را ندارم، تا آخر عمر نیز اگر تلاش کنم نمیتوانم چنین خانهای را برای خود فراهم کنم. بنابراین رسانهها با این کار خود، مدل اشتباهی را تبلیغ میکنند. یا نشریات مدلهای غربی را ترویج میکنند. این در حالی است که اکثر جوانها در ابتدای زندگی خود، از داشتن پنجاه متر منزل مسکونی محروم هستند.
«ارائه مدل از برخی افراد ثروتمند» نیز از دیگر موارد مؤثر در تأخیر ازدواج است. مثلا پدر دختر و پسر، هردو میلیاردر، برای فرزندان خود جشن عروسی چند صد میلیونی میگیرند و انواع و اقسام پذیرایی را برای میهمانان ارائه میدهند؛ وقتی پنجاه خانوار از افراد متوسط جامعه، چنین جشنی را به چشم میبینند با خود میگویند؛ ما کی توان برپایی چنین جشنی را داریم؟ و در اثر این عدم توان، تصمیم میگیرند زمینه ازدواج فرزندان خود را فراهم نکنند. پس باید این مدلها به عنوان مدل اشتباه اجتماعی و خانوادگی مطرح شود نه اینکه به عنوان امتیاز در جامعه مطرح شود، ما بر حلال بودن یا حرام بودن پولهای مصرف شده کار نداریم، اما مدل، مدل اشتباهی است که ترویج میشود.