سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

با خامنه ای به کربلا می آییم

    نظر

توی این خونه پوسیدم خدایا!
مگه دیوار اینجا در نداره؟
چقدر باید تحمل کرد بی عشق!؟
مگه دنیا در و پیکر نداره؟
چشمام کم سو شد از بس گریه کردم!
نمیدونم کی از این خونه میرم؟
دارم میپوسم و چشم انتظارم ؛ دارم میمیرمو از رو نمیرم!
وحید زارع

عکس کوچک شده است برای مشاهده ابعاد واقعی کلیک کنید.
هی سر به راه تر...
هی سر به زیر تر هی گوشه گیرتر!
هر لحظه خسته تر هر لحظه تلخ تر! هر لحظه پیرتر!


کربلا . . .

    نظر

نمیبریم کربلا ...دلم شکستیه عمره من اسیرم ...
خداکنه بیام و... بعدش دیگه بمیرم ...
دعاکنید که آقا... این دلو راهی کنه ...
یه رحمی به دلای... پراز سیاهی کنه...گریه‌آور


دیوانه ی حسین...

    نظر

یا حسین…

دیدی خم ابروی تو با ما چه ها کرد          آن دم که تیری سوی قلب ما رها کرد

بر من گناهی نیست گر آشفته حالم          تیرغمت اینگونه ما را مبتلا کرد


یا حسین مظلوم

    نظر

این شبا اگه توی تکیه ها هیئت های سینه زنی

دلتون لرزید اشکتون جاری شد...

خلاصه یه معرفتی پیدا کردین یاد ما هم باشید...

یاد مریض ها هم باشید...

خیلی ها الان رو تخت بیمارستان ها منتظر و چشم براه دعای شما هستن...

واسه یکی از دوستای منم که سرطان داره دعا کنید التماس دعا داره!

خدایا توی این شبهای با برکت ما رو لحظه ای به خودمون وا مگذار...

یا حق


عرفه

    نظر

سلام

پیشاپیش روز عرفه وعید قربان را به عموم شیعیان و مسلمین و مسلمات تبریک عرض میکنم

خیلی ها نمیدونن روز عرفه و دعای عرفه چه ربطی به امام حسین داره گفتم چند نکته رو بگم و باعث خیر بشم:

1- عرفات در نزدیکی مکه قرار دارد. در اعمال حج واجب، بر حاجی ها واجب است که هنگام ظهر روز اول را (بعد از احرام و لبیک) در عرفات باشند.

2- امام حسین (ع) بعد از اینکه اعمال حج را نیمه کاره رها کردند، به سمت کربلا رفتند.

3- اسم آن کوه «جبل الرحمه» بود.

4- به این دعا «دعای عرفه» یا «دعای سیدالشهداء» می گویند.

و اما این داستان زیبا:

حاجی ها در صحرای سوزان «عرفات»بیتوته داشتند. باد گرمی لبه خیمه ها را با خشم کنار می زد. شتر ها عر می کشیدند.

لبه ی یکی از خیمه ها کنار رفت. مردی بیرون آمد. چشم های مردمی که در آن نزدیکی بودند به او خیره شد. یک نفر جلو دوید و سلام کرد. مرد میانسالی که بر سجاده اش نشسته بود از پیر مرد رهگذری پرسید: «او کیست؟»

پیرمرد گفت: او حسین بن علی است، نوه ی رسول خدا (ص(

امام حسین (ع) به تازگی از مدینه بیرون آمده بود و قصد انجام اعمال حج داشت. حالا هم به خاطر توقف در عرفات و انجام اعمال آن، در میان حاجی ها بود.

حاکم مدینه –مروان- وقتی نتوانست امام را برای بیعت با خلیفه راضی کند، تصمیم به قتل حضرت گرفت، اما امام در مدینه نماند و همراه اهل بیت(ع) خود، راه مکه را در پیش گرفت. چون وقت اعمال حج واجب بود.

اما هیچ کس نمی دانست که مقصد بعدی او کجاست؟

امام با آرامش در کنار قسمت چپ کوه ایستاد. یاران اندک و خاندانش، یکی یکی پشت سرش ایستادند. حالا روی امام، در مقابل قبله بود. دست های امام برای دعا بالا رفت. دست ها بالا رفتند. امام شروع به خواندن دعا کرد. صدایش مثل نسیمی ملایم و دلنواز در دشت عرفات پیچید. سرها به طرف کوه چرخید. حاجی ها یکی یکی به طرف جمعیت دعا خوان راه افتادند. سوز دعا و صدای مهربان امام، دل ها را غرق در فکر کرد.

الحمد الله الذی لیس لقضائه دافع ...

برای اطلاعات بیشتر کلیک کنید.

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=56040

 


چرا؟؟؟

    نظر

چرا امشب غزل در قالب مضمون نمی گنجد

به ساحل های خود حس می کنم جیحون نمی گنجد

ز خود بیرون شدم در آن طرف دیدم فلسطین را

فلسطین شهادت در حصار خون نمی گنجد

سکوت سنگها پر می شود از خنده ی شیطان

قیام سروها در قامت موزون نمی گنجد

به اذن هر شهید آیینه می بارد به شیدایی

دگر در حجم حیرت حیرت مجنون نمی گنجد

تمام عشق را دیدم به دور عشق می چرخید

عجب چرخی ست چرخ عشق در گردون نمی گنجد

و دیدم چشم های تو به در یا می خورد پیوند

چرا امشب غزل در قالب مضمون نمی گنجد؟


سینه ی من

    نظر

می دمد در سینه ام توفان آه از شش طرف
باز می گردد مگر بسته ست راه از شش طرف
هر طرف رو می کنم تیر و سنان و نیزه است
هر طرف سر می زنم چاه است ، چاه از شش طرف
سد راهم می شود توفان سرخ از چار سو
بر زمینم می زند ابری سیاه از شش طرف
آسمان هم شال غم دارد به سر در سوگ دوست
گریه دارد هاله ی اندوه ماه از شش طرف


تو خدای عشق وشه کربلایی

    نظر

تو چه دلربایی

تو چه با صفایی

تو خدای عشق وشه کربلایی

تو حسین زهرا تو امیر عشقی

تو عزیز زینب قبله دمشقی

به خدا به جز تو ندهم دلم را که به عشق نابت زده اند گلم را

کرده مجنون مرا چشم و ابروی تو

شده قلبم اسیر سر گیسوی تو

حرم عشق تو

قبله راز ما

نغمه یاحسین سوزو آواز ما

عقل ما گرفتی تو به یک اشاره !!

پی روضه هایت گشته ایم آواره

سخن از که گویم که تو بهترینی

برده ای دلم را بس که دلنشینی

در هوای عشقت دل ما پریده

جزتو مولا حسین از همه بریده

به سر کوی تو کرده ایم آشیان

خاک پای تو را ندهیم بر جنان

به فغان و شوریم همه چون عندلیب

چون که حس کرده ایم در ازل بوی سیب

گر که ما عاشق و مست و سینه زنیم

زدودست ارباب ما سبو می زنیم

ساقی کربلا برده دل از همه

کعبه ما بود گوشه علقمه