سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اقلیمـ رهایے

یا مَن یبَدِّل السَیئاتِ بالحَسنات ...

مهدى در روایات

    نظر

درباره مهدى موعود، روایات منقول از پیامبر، عترت و صحابه به قدرى زیاد است که جاى هیچ گونه شک و تردیدى در آن باقى نمی ماند. بسیارى از صحابه پیامبر(ص) از جمله «على بن ابى طالب»، «عثمان بن عفان»، «طلحة بن عبیداللَّه»، «عبدالرحمان بن عوف»، «عبداللَّه بن عباس»، «عمار بن یاسر»، «عبداللَّه بن مسعود»، «ابو سعید خدرى»، «عبداللَّه بن حارث»، «قرة بن ایاس مزنى»، «حذیفة بن یمان»، «جابر بن عبداللَّه»، «جابر بن ماجد»، «عبداللَّه بن عمر»، «انس بن مالک»، «عمران بن حصین» و «امّ سلمة» روایات مربوط به مهدى موعود را از پیامبر(ص) نقل کرده ‏اند.


ضرورت وجود امام

    نظر

در زمره باورهاى دینى ما مسلمانان باور به «ضرورت وجود امام» در همه زمان‏ها است. این سخن، هم از راه عقل مدلّل و مبرهن مى‏گردد و هم از راه نقل و روایت. عقل مى‏گوید: نبوت و امامت یک فیض معنوى است، این فیض در میان امت‏هاى پیشین وجود داشت، تا رسید به زمان پیامبر اسلام(ص) . حال سخن در این است که آیا با رحلت نبى مکرم اسلام(ص) آن فیض معنوى قطع شد یا نه؟ اگر بگوییم: قطع شد، در این صورت این اشکال وجود دارد که چرا چنین فیضى را خداوند به امت‏هاى پیشین داد، ولى به امت اسلامى نداده است؛ مگر امت اسلامى از نظر استعداد و لیاقت از پیشینیان کم‏تر است؟! به طور قطع و یقین مى‏گوییم: کم‏تر نیست، بلکه بالاتر است. پس چرا این فیض از امت اسلامى قطع گردید؟ یعنی پیامبر مثل حضرت موسی هم عمل نکرد؟


پذیرش امامان شیعه

    نظر

رسول گرامى اسلام(ص) بارها از دوازده امام بعد از خود سخن بر زبان جارى نمود و آن هم با الفاظ گوناگون:
آن حضرت گاه میفرمود: بعد از من دوازده «امیر» هستند.
و گاهى از دوازده «نقیب» سخن به میان می آورد.
و گاهى دوازده «خلیفه» را مطرح میکرد.
و گاهى از واژه دوازده «وصى» بهره می‏گرفت.
و گاهى هم‏از دوازده «امام»، دوازده «ولى»،دوازده «قیم»
و یا دوازده «قائم»سخن میگفت.


هرکس به هوای تو نباشد..

    نظر

بسم الله...
هرکس به هوای تو نباشد به جهنم
عشقش که برای تو نباشد به جهنم
جایی که تو باشی وسط باغ بهشت است
هرکس که به پای تو نباشد به جهنم
فرقی نکند در عدم حسن و شرافت
جایی که صفای تو نباشد به جهنم?
تقدیم به آقای مهربانی ها...


خدا شاهده درد دارم بیا

به من رحم کن بی قرارم بیا کجا بغضم رو جا بگذارم بیا
نمیدونم این چندمین جمعه بود حساب زمان رو ندارم بیا
هوای جهان سرد و طوفانیه تو میدونی این قصه طولانیه
غمش ریشه داره تو دیوار و در تو محراب حیدر، محرم صفر
تو پاهای زخمی رو شن های داغ غریبی اسیری همون اتفاق
چقدر کینه دارند هنوز از غدیر بیا انتقام خدا رو بگیر
ببین چی گذشته تو این انتظار بیا روی این زخم مرحم بگذار
چیه کوله بارم تو این زندگی بجز حسرت و بغض و شرمندگی
دارم ادعا میکنم با تو ام شاید این فقط حرفه و ادعا
نمیدونم این چندمین جمعه بود خدا شاهده درد دارم بیا
با صدای حامد جلیلی برگرفته از سایت شیعیان


جواب امام زمان به ما

    نظر

تو خودت!? مدعی دوستی و مهر شدیدی
که به هر شعر جدیدی،
ز هجران و غمم ناله سرایی ، تو کجایی؟?
تو که یک عمر سرودی «تو کجایی؟»تو کجایی؟
چه کسی قلب تو را سوی خدای تو کشانده؟ ?
چه کسی در پی هر غصه ی تو اشک چکانده؟?
چه خطرها به دعایم ز کنار تو گذر کرد?
چه زمان ها که تو غافل شدی و یار به قلب تو نظر کرد...
و تو با چشم و دل بسته فقط گفتی...?تو کجایی!؟
و ای کاش بیایی! ?هر زمان خواهش دل با نظر یار یکی بود، تو بودی...?
هر زمان بود تفاوت ، تو رفتی ، تو نماندی!?
خواهش نفس شده یار و خدایت …
و همین است که تاثیر نبخشند به دعایت …
و به آفاق نبردند صدایت…?و غریب است امامت!?
من که هستم ،?تو کجایی؟?تو خودت کاش بیایی ?به خودت کاش بیایی..
احسنت بر شاعر
بقیه الله


دروغ گفتیم.. که منتظریم

    نظر

تمام راه ظهور تو با گنه بستم دروغ گفته ام آقا که منتظر هستم
کسی به فکرشما نیست راست میگویم دعا برای تو بازی است راست میگویم
اگرچه شهر برای شما چراغان است ...
من از سرودن شعر ظهور می ترسم دوباره بیعت و بعدش عبور میترسم
من از سیاهی شبهای تار میگویم من از خزان شدن این بهار میگویم
درون ما عشق یخ زده آقا تمام مزرعه هامان ملخ زده آقا
کسی که باتو بماند به جانت آقا نیست برای آمدن این جمعه هم مهیا نیست.


چشمهامو به راهت میدوزم

    نظر

آه از این سالهای جدایی یوسف روزگارم کجایی
جمعه هایی که روتو ندیدم سوختم درد غربت کشیدم
سوختم تا بدونی هنوزم ،چشم هامو به راهت میدوزمدلم شکست
ابر دلشوره هام تا میباره، جای خالیتو یادم میاره
وای اگه باشی و من نباشم یا که تنها شی و من نباشم
یاد تو هر قدم پا به پامه همدم عصر دلتنگیامه
جمعه ها پای چشمای خیسم، قصه ی حالمو مینویسم
می نویسم دلم بی بهاره ،طاقت این خزونو نداره
آه از این سالهای جدایی یوسف روزگارم کجایی
جمعه هایی که روتو ندیدم سوختم درد غربت کشیدم

اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی کُلِّ سَاعَةٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً
حَتَّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا”


ابر باشی نباری.. چه سخته

    نظر

گریه هامو نگه داشتم تا بیایی فاصله عمرمو تلخ کرده کجایی
قد این سالها بی قراری کشیدم از جدایی..
هفته های غم انگیزمو میشمارم من که دست بر نمیدارم از انتظارم
واسه آوای بارون دلم تنگه برگرد بیقرارم..
دوری و بی قراری چه سخته... آخ که چشم انتظاری چه سخته...
ابر باشی نباری چه سخته...
درد های پیاده تو سینه ام زیاده بی تو دنیا روی خوش نشونم نداده
وقتی آرامشی نیست حالم همینه بی ارده..
در نبودت فقط بغض با من رفیقه بغضی که یادگار یه حس عمیقه
آه راضی نشو گر بگیرم بسوزم هر دقیقه..
«اللهم عجل لولیک الفرج»


کسی که عمرشو تو انتظارت بوده

همش فکر میکنم داره یکی در میزنه آقا تویی اونی که هرهفته به ما سر میزنه آقا
تو صاحب خونه ای حتما کلید خونم رو داری تا وقت گریه میدونم هوای شونم رو داری
بیا بی تو کبوترها سرِ پرواز میمیرن که حتی بی امیدت مرده ها هم باز میمیرند
به جز این که بیای آقا نمیخوام از خدا چیزی بریز عطر نفس هایت رو توی باغهای پاییزی
به جز این بار تنهایی که روی دوشمون مونده فقط از تو صدایی گنگ توی گوشمون مونده
صداتو هرکی تو رویاش یارت بوده میفهمه کسی که عمرشو تو انتظارت بوده میفهمه
«پویا بیاتی»
یا مهدی ادرکنی